معنی فارسی pachydactylous

B1

پچیداکتیلوس، توصیفی برای جانورانی که دارای انگشتان ضخیم هستند.

Describing organisms that possess thick fingers.

example
معنی(example):

گونه‌های پچیداکتیلوس معمولاً برای محیط‌های خاصی سازگار شده‌اند.

مثال:

Pachydactylous species are often adapted for specific environments.

معنی(example):

ویژگی پچیداکتیلوس به برخی گونه‌ها در بقای آن‌ها کمک می‌کند.

مثال:

The pachydactylous feature helps some species survive.

معنی فارسی کلمه pachydactylous

: معنی pachydactylous به فارسی

پچیداکتیلوس، توصیفی برای جانورانی که دارای انگشتان ضخیم هستند.