معنی فارسی pachydermateous
B1به ویژگیهای پوست ضخیم و محکم در بعضی از پستانداران اشاره دارد.
Pertaining to having a thick and tough skin, often in reference to large mammals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیفیت پکیدرمتوس پوست کرگدن محافظت میکند.
مثال:
The pachydermateous quality of the rhino's skin offers protection.
معنی(example):
پژوهشگران ویژگیهای پکیدرمتوس را در چندین پستاندار بزرگ مورد توجه قرار دادند.
مثال:
Researchers noted the pachydermateous features in several large mammals.
معنی فارسی کلمه pachydermateous
:
به ویژگیهای پوست ضخیم و محکم در بعضی از پستانداران اشاره دارد.