معنی فارسی pachyhaemous
B1به ویژگیهایی اشاره دارد که در آن غلظت خون بالاست.
Characterized by a thick blood condition.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگی پچیهموس میتواند بر بقای موجود زنده تأثیر بگذارد.
مثال:
The pachyhaemous trait can affect an organism's survival.
معنی(example):
تحقیقات نشان دادهاند که سازگاریهای پچیهموس مزیت دارند.
مثال:
Research has shown that pachyhaemous adaptations are advantageous.
معنی فارسی کلمه pachyhaemous
:
به ویژگیهایی اشاره دارد که در آن غلظت خون بالاست.