معنی فارسی pachysomous

B1

پخشیوموس به نوعی از حیوانات یا گیاهان اطلاق می‌شود که دارای اندام‌های بزرگ و حجیم هستند.

Referring to species with thick or bulky parts.

example
معنی(example):

دانشمند از نمونه پخشیوموس برای مطالعه استفاده کرد.

مثال:

The scientist used a pachysomous specimen for the study.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، شناسایی یک گونه پخشیوموس می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

In biology, identifying a pachysomous species can be challenging.

معنی فارسی کلمه pachysomous

: معنی pachysomous به فارسی

پخشیوموس به نوعی از حیوانات یا گیاهان اطلاق می‌شود که دارای اندام‌های بزرگ و حجیم هستند.