معنی فارسی pack one's bags
B1برای آماده شدن برای سفر، وسایل را در چمدان قرار دادن.
To prepare for a journey by putting belongings into a bag.
- verb
verb
معنی(verb):
To get ready to leave a place of living and leave.
example
معنی(example):
وقت آن است که چمدانت را برای سفر ببندی.
مثال:
It's time to pack your bags for the trip.
معنی(example):
پس از دریافت خبر، او شروع به بستهبندی چمدانهایش به سرعت کرد.
مثال:
After receiving the news, she started to pack her bags quickly.
معنی فارسی کلمه pack one's bags
:برای آماده شدن برای سفر، وسایل را در چمدان قرار دادن.