معنی فارسی padcluoth

B1

نوعی پارچه که ممکن است به اشتباه به عنوان زیر بشقابی شناخته شود.

A fabric that may be confused with standard cloth used for various purposes.

example
معنی(example):

پارچه پدکلوت مشابه پارچه‌های معمولی است.

مثال:

The padcluoth is very similar to a regular cloth.

معنی(example):

شما می‌توانید یک پارچه پدکلوت در رنگ‌های مختلف پیدا کنید.

مثال:

You can find a padcluoth in various colors.

معنی فارسی کلمه padcluoth

: معنی padcluoth به فارسی

نوعی پارچه که ممکن است به اشتباه به عنوان زیر بشقابی شناخته شود.