paraphrenitis
پارافرنیت، به التهاب ذهن یا حالت‌های غیرطبیعی تفکر اشاره دارد.
paraphronesis
پارافرونسیس به اختلال در قضاوت یا تصمیم‌گیری درست اطلاق می‌شود.
paraphrosyne
پارافروسین به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن فکر کردن و تصمیم‌گیری مشکل می‌شود.
paraplasis
پاراپلاسیس به یک نوع اختلال در بیان یا استفاده از زبان اشاره دارد.
paraplasm
پارافلاسم، تغییر و تحول زبان و ساختار جملات به شکل متفاوت و غیرمعمول است.
paraplasmic
پارافلاسمی به ویژگی‌ها و عملکردهای سلولی مربوط است که در ساختارهای پیچیده‌تر قرار دارد.
paraplastic
پاراپلاستیک به نوعی رشد یا تغییر بافت در موجودات زنده اشاره دارد.
paraplastin
پاراپلاستین به یک نوع ماده شیمیایی در زمینه علوم زیستی و پزشکی اشاره دارد.
paraplectic
پاراپکتیک به ویژگی‌ها و رفتارهای غیرمعمول در افراد اشاره دارد.
paraplegy
پاراپلژی، نوعی فلجی است که ضعف و اختلال حرکتی را در نیمه پایین بدن به همراه دارد.
parapleuritis
پاراپلوریست، التهاب غشای اطراف ریه‌ها است که ممکن است منجر به درد قفسه سینه و مشکلات تنفسی شود.
parapleurum
پاراپلوروم، ساختاری است که به پلور و عملکرد آن در سیستم تنفسی مرتبط می‌شود.
parapod
پاراپود، ساختاری شبیه به اندام است که به برخی از موجودات در حرکت کمک می‌کند.
parapodial
پاراپودیل به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به حرکت و ساختار اندام‌های خاص در برخی موجودات مرتبط است.
parapophysial
پاراپوفیزیال به مفاصل و نواحی خاص در کنش‌های حرکتی مهره‌داران اشاره دارد.
parapophysis
پاراپوفیز به برآمدگی‌هایی در مهره‌ها اطلاق می‌شود که دنده‌ها به آن متصل می‌شوند.
parapphyllia
پاراپیلا، نوعی اختلال یا بیماری در مرجان‌ها که می‌تواند به آسیب به ساختار آنها منجر شود.
parapraxia
پاراپراکسی به خطاهای تصادفی در زبان یا عمل اشاره دارد که به ویژه در روانشناسی مورد توجه است.
parapraxis
پاراپراکسی به خطاهای ناخواسته در رفتار یا گفتار اشاره دارد که نتایج عاطفی و روانشناختی قابل توجهی دارد.
paraproctitis
پاراپروکتیت، عفونت یا التهاب در بافت‌های اطراف ناحیه مقعد که می‌تواند علائم آزاردهنده‌ای ایجاد کند.
paraproctium
پارا پروکتیم به ساختار و عملکرد ناحیه‌ای در بدن اشاره دارد که به سلامتی مقعد مرتبط است.
paraprostatitis
پاراپروستاتیت، التهاب در ناحیه اطراف پروستات است که می‌تواند عوارضی نظیر درد به همراه داشته باشد.
parapsychical
پدیده‌های خارق‌العاده ذهنی که از قدرت‌های معمولی انسان خارج هستند.
parapsychism
مطالعه و نظریه‌سازی درباره پدیده‌های روانی و فراتر از درک عادی.
parapsychological
مربوط به مطالعه پدیده‌های روانی و فراتر از منطق عادی.
parapsychologies
شاخه‌های مختلف علوم پاراپسیکولوژی که به تحلیل و بررسی پدیده‌های روانی می‌پردازند.
parapsychologist
فردی که به پژوهش و مطالعه پدیده‌های روانی و فراتر از درک عادی می‌پردازد.
parapsychologists
افرادی که در زمینه پدیده‌های روانی و ماورایی فعالیت می‌کنند.
parapsychosis
پاراپسیکوز، درک یا تجربه‌ی پدیده‌های روانی یا فراطبیعی به عنوان یک حالت روانی یا بیماری غیرمعمول.
parapsida
پاراپسیدا، گروهی از خزندگان قدیمی که در دوره‌های پیشین زمین زندگی می‌کردند و به مطالعه و تکامل جانوران مختلف مرتبط هستند.
parapsidal
پاراپسیدال به ویژگی‌ها و مشخصه‌های مرتبط با پاراپسیدا اطلاق می‌شود که در شناسایی سیتماتیک خزندگان کمک می‌کند.
parapsidan
پاراپسیدان، نسل یا ریشه‌ای از خزندگان که به درک تحولات و تغییرات در تاریخ طبیعی کمک می‌کند.
parapsis
پاراپسیس، حالتی روانی یا شناختی است که معمولاً در مطالعات روانشناسی بررسی می‌شود.
paraptera
پاراپترا، به ویژگی‌های خاصی در ساختار بال‌ها یا اعضاء حشرات گفته می‌شود که در شناسایی آنها مفید است.
parapteral
پاراپترال به ساختارهایی که در کنار بال‌ها قرار دارند و در آناتومی حیوانات و حشرات مهم هستند، اشاره دارد.
parapteron
پاراپترون به بخش خاصی از ساختار بدن حشرات اشاره دارد که در شناسایی گونه‌ها کمک می‌کند.
parapterum
پاراپتروم به ساختاری در حشرات اشاره دارد که دارای اهمیت در پرواز و تکامل آن‌ها است.
paraquadrate
پاراکوادرات به بخشی از اسکلتی در ماهی‌ها اشاره دارد که در حرکت آن‌ها نقش دارد.
paraquats
پاراکوات‌ها به مواد شیمیایی اطلاق می‌شود که برای از بین بردن علف‌های هرز در کشاورزی به کار می‌روند و ممکن است برای انسان خطرناک باشند.
paraquet
پاراکوات به نوعی پرنده اشاره دارد که به خاطر جلوه‌های رنگی‌اش مشهور است.