phecda
فهکدا، یکی از ستاره‌های صورت فلکی دِیپِر بزرگ است که به لحاظ درخشندگی و موقعیت ستاره‌شناسی مورد توجه قرار می‌گیرد.
pheeal
فیل، اصطلاحی است که ممکن است در حوزه زیست‌شناسی یا ادبیات معانی متنوعی داشته باشد.
phegopteris
فگاپترس، یک سرده از سرخس‌ها است که در مکان‌های سایه‌دار می‌روید و دارای گونه‌های متنوعی است.
pheidole
پیدول، یک سرده از مورچه‌هاست که در علم حشره‌شناسی به خاطر ساختار و رفتار خاصشان به طور ویژه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرد.
phellandrene
فهَلندِرین، ماده‌ای شیمیایی است که معمولاً در روغن‌های اسانسی گیاهان وجود دارد و بویی شبیه به مرکبات دارد.
phellem
فهلم، بافتی است که در لایه بیرونی پوست درختان قرار دارد و نقشی حفاظتی دارد.
phellems
پهلگ‌ها، بافت‌های گیاهی نازک و لایه‌ای هستند که در بعضی از گیاهان وجود دارند و وظیفه محافظت و ساختار را دارند.
phellodendron
پهلوندون نوعی درخت است که بیشتر در نواحی شرقی آسیا می‌روید و دارای خواص دارویی است.
phelloderm
پهلودرم، لایه‌ای از بافت در گیاهان است که در زیر پوست قرار دارد و می‌تواند در فرآیند رشد مؤثر باشد.
phellodermal
پهلودرمال مرتبط با بافت پهلودرم است و نقش مهمی در سلامت و رشد درختان دارد.
phellogen
پهلوجن، بافتی است که سلول‌های پوست‌کنده را تولید می‌کند و در بسیاری از گیاهان یافت می‌شود.
phellogenetic
پهلوجنتیک به مطالعه نحوه رشد و شکل‌گیری پوست درختان و گیاهان اشاره دارد.
phellogenic
پدیده‌ای در گیاه‌شناسی که به تشکیل لایه‌های محافظتی بیرونی در گیاهان مربوط است.
phellonic
به ساختارها و ویژگی‌های خاصی اشاره دارد که در فرآیندهای مرتبط با پوست درختان تولید می‌شود.
phelloplastic
به فرآیندهایی اطلاق می‌شود که به بهبود ویژگی‌ها و دوام چوب کمک می‌کنند.
phelloplastics
نوعی مواد ساخته‌شده از پوست درختان که می‌تواند در کاربردهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
phellum
به لایه سيلاکتیک مناسب در گیاهان اشاره دارد که معمولاً ویژگی‌های خاصی دارد.
phelonia
به پدیده‌های مرتبط با خاصیت‌های گیاهی و سازگاری‌های آنها اشاره دارد.
phelonion
فلونین، پوشاکی مذهبی است که کشیشان در کلیسا می‌پوشند و معمولاً از پارچه‌ای زیبا و رنگی ساخته می‌شود.
phelonionia
فلونینیه به بخش یا نوع خاصی از پوشاک مذهبی اشاره دارد.
phelonions
فلونین‌ها، جمع پوشاک مذهبی کشیشان در کلیساها هستند.
phemic
فمیک به واحدهای مرتبط با صدا یا ویژگی‌هایی مربوط می‌شود که در زبان مورد بررسی قرار می‌گیرند.
phemie
فمیه به مفاهیم یا واحدهای مرتبط با صدا در زبان اشاره دارد.
phenacaine
فناکاین یک داروی بی‌حس‌کننده موضعی است که برای کاهش درد استفاده می‌شود.
phenacetine
فنستین یک داروی مسکن است که برای تسکین درد و کاهش تب به کار می‌رود.
phenaceturic
اسید فنیداستریک یک ترکیب شیمیایی است که از متابولیسم برخی مواد در بدن به‌وجود می‌آید.
phenacyl
فنسیل یک ساختار شیمیایی است که در داروها و ترکیبات شیمیایی دیگر وجود دارد.
phenacite
فناسیت یک کانی نادر است که به‌عنوان سنگ قیمتی استفاده می‌شود و دارای شفافیت بالایی است.
phenacodontidae
فنکودونتیده یک خانواده از پستانداران منقرض‌شده است که متعلق به دوره کرتاسه می‌باشند.
phenacodus
فنکودوس یک جنس از پستانداران اولیه است که در تاریخ تکاملی پستانداران جای دارد.
phenakism
فنکسیسم، اصل خاصی در تکنیک‌های بصری است که به ایجاد توهم حرکت کمک می‌کند.
phenakistoscope
فنکاستوسکوپ، یک ابزار بصری است که از طریق چرخش، تصاویر متحرک را به نمایش می‌گذارد.
phenakite
فنکیت، یک کانی بی‌رنگ تا زرد است که معمولاً در سنگ‌های آذرین وجود دارد.
phenalgin
فنالن ژین، دارویی است که معمولاً برای کاهش درد تجویز می‌شود.
phenanthraquinone
فنانتراکینون، ترکیبی است در شیمی آلی که در انواع واکنش‌ها استفاده می‌شود.
phenanthrenequinone
فنانه‌ترین کینون، ماده‌ای است که در تحقیقات شیمیایی بررسی شده و اثرات خاصی دارد.
phenanthridone
فننتریدون یک ترکیب شیمیایی است که معمولاً در صنایع رنگ و دیپلما استفاده می‌شود.
phenanthrol
فننترو یک ترکیب شیمیایی است که در بررسی‌ها و واکنش‌های شیمیایی مختلف به کار می‌رود.
phenanthroline
فننترولاین یک ترکیب شیمیایی است که به عنوان لیگاند در شیمی هماهنشی کاربرد دارد.
phenarsine
فنارسین یک ترکیب شیمیایی حاوی آرسنیک است که در تحقیق در مورد سموم نقش دارد.