معنی فارسی phellogenic
B1پدیدهای در گیاهشناسی که به تشکیل لایههای محافظتی بیرونی در گیاهان مربوط است.
Relating to the tissue that produces cork in plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لایه فهلوژنی یک گیاه به تشکیل پوست بیرونی کمک میکند.
مثال:
The phellogenic layer of a plant helps form the outer bark.
معنی(example):
دانشمندان رشد فهلوژنی را در گونههای مختلف درختان مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study phellogenic growth in various tree species.
معنی فارسی کلمه phellogenic
:
پدیدهای در گیاهشناسی که به تشکیل لایههای محافظتی بیرونی در گیاهان مربوط است.