pleonal
pleonal به معنی دارای اضافهگویی یا تکرار غیرضروری در گفتار است.
pleonasms
pleonasms به معنای بیان اضافی است که در آن واژهای یا عبارتی غیرضروری تکرار میشود.
pleonast
pleonast به معنای فردی است که از بیان و کلمات اضافی در گفتار یا نوشتار خود بهره میبرد.
pleonaste
pleonaste به معنی فردی که در نوشتن از کلمات و عبارات اضافی استفاده میکند.
pleonastic
pleonastic به معنای استفاده از کلمات اضافی در گفتار یا نوشتار برای تأکید است.
pleonastical
pleonastical به معنای شامل کلمات و عباراتی اضافی در گفتار یا نوشتار است.
pleonectic
به خاطر وجود واژهها یا عبارات غیرضروری و اضافی.
pleonic
خصلت یا خصوصیتی که به وجود واژههای زائد اشاره دارد.
pleophagous
به حیواناتی که از چندین نوع منبع غذایی تغذیه میکنند، اشاره دارد.
pleophyletic
به ویژگی یا طبیعتی اشاره دارد که چندین ریشه تکاملی دارد.
pleopodite
به اندامی در سختپوستان اشاره دارد که به حرکات شناگری کمک میکند.
pleospora
پلیوپسورا، یک جنس از قارچها است که معمولاً در خاک و بقایای گیاهی دیده میشود.
pleosporaceae
پلیوپسوراسه، خانوادهای از قارچها که شامل گونههای مختلفی میباشد.
plerergate
پلرراگیت به ساختار خاصی اشاره دارد که در برخی از سیستمهای بیولوژیکی وجود دارد.
plerocercoid
پلروسرکویید، مرحلهای لاروی از نوارهای کمر است که میتواند باعث عفونت شود.
pleromatic
پلروماتیک به ویژگی یا وضعیتی اشاره دارد که در آن همه اجزای ساختاری کامل شدهاند.
plerome
پلروم به نوعی بافت در گیاهان اشاره دارد که در توسعه و رشد آنها نقش مهمی دارد.
pleromorph
پلرومورف، موجودی است که شکلی خاص یا ساختاری معین دارد و معمولاً در طبقهبندیهای زیستی بهکار میرود.
plerophory
پلروافوری به حالتی اطلاق میشود که در آن شخص نسبت به یک موضوع یا نتیجه اطمینان کامل دارد.
plerophoric
پلروافوریک به صفاتی اطلاق میشود که نشاندهنده اطمینان و یقین در بیان اطلاعات یا نظرات هستند.
plerosis
پلروزیس به رشد یا توسعهای اطلاق میشود که بیش از حد طبیعی در یک بافت یا عضو رخ میدهد.
plerotic
پلروتیک به شرایط یا وضعیتی اشاره دارد که مرتبط با رشد بیش از حد یا توسعهی غیرمعمول است.
plesance
پلسنس به زیبایی و خوشایندی ظاهری اشاره دارد که در یک محیط یا چیز خاص وجود دارد.
plesianthropus
پلیزیانتروپس، نام یک جنس از گونههای نیاکان انسان است که در دورههای قدیمی زندگی میکردند و شامل ویژگیهایی مانند ظرفیتدماغی و رفتار اجتماعی میباشد.
plesiobiosis
پلیزیوبیوسیس، اصطلاحی در زیستشناسی است که به رابطه نزدیک و وابستگی دو گونه در فرآیند تکامل اشاره میکند.
plesiobiotic
پلیزیوبیوتیک، به شرایطی اطلاق میشود که در آن تنوع بالای اشکال زیستی وجود دارد و این شرایط به بقای این اشکال زندگی کمک میکند.
plesiomorphic
پلیزیومورفیک به ویژگیهایی اشاره دارد که در بین گروهی از گونههای خاص مشترک است و به تعیین روابط تکاملی کمک میکند.
plesiomorphism
پلیزیومورفیسم به خواص یا ویژگیهای مشترکی گفته میشود که در نقاط مختلف درخت نیاکان وجود دارد و در تحقیقات تکاملی مورد استفاده قرار میگیرد.
plesiomorphous
پلیزیومورفوس به ویژگیهایی اطلاق میشود که برای شناسایی نیاکان گونههای مختلف به کار میرود و نشاندهنده خصوصیات مشترک آنها است.
plesiosauri
پلسیو سُرها، یک گروه از دوزیستان آبزی و پیشاتاریخی با گردنهای بلند و بدنی بزرگ که در دوران دایناسورها زندگی میکردند.
plesiosauria
پلسیو سُریا، یک گروه از خزندگان دریایی پیشاتاریخی است که گردنهای بلند و بدنهای پهن دارند.
plesiosaurian
پلسیو سُریانی، به ویژگیها و ویژگیهای مرتبط با گروه پلسیو سُرها اشاره دارد.
plesiosauroid
پلسیو سُرئی، به گروهی از خزندگان دریایی اشاره دارد که ارتباط نزدیکی با پلسیو سُرها دارند.
plesiosaurus
پلسیو سُروس، یکی از معروفترین گونههای پلسیو سُرهاست که در دنیای طبیعی با شکل خاص خود شناخته میشود.
plesiotype
پلسیو تایپ، اشاره به نمونهای است که برای طبقهبندی و شناسایی ویژگیهای یک گونه استفاده میشود.
plessigraph
پلسیکراف، ابزاری برای اندازهگیری تغییرات فشار مایعات و گازها میباشد.
plessimeter
پلسیمتر، ابزاری که در اندازهگیری وزن مخصوص مایعات به کار میرود.
plessimetry
پلسیمتری، علم اندازهگیری و تحلیل فشار در مایعات است.
plessimetric
پلسیمتریک، صفتی که به اندازهگیری فشار یا ویژگیهای مرتبط با آن اشاره دارد.