دم یک حیوان، به‌ویژه اسب، که معمولاً به زیبایی و قدرت آن اشاره دارد.

قسمتی از زین که روی سینه اسب قرار می‌گیرد و آن را نگه می‌دارد.

چندین قسمت از زین که بر روی سینه‌های اسب‌ها قرار می‌گیرد.

پوئیترنیر، نامی برای نوعی پرنده خاص که به خاطر ویژگی‌های منحصر به فردش شناخته می‌شود.

پوئیوراد، نوعی سس فرانسوی است که معمولاً با گوشت سرو می‌شود.

قابل لمس، اصطلاحی است برای توصیف اشیایی که به راحتی می‌توان آنها را لمس کرد.

پوکان، کلمه‌ای از یک زبان خاص که دارای معانی و بافت فرهنگی منحصر به فرد است.

پوکانوکِت، مکانی با تاریخ و فرهنگ خاص که زیبایی‌های طبیعی دارد.

توت پوکی، نوعی گیاه است که دارای میوه‌های قرمز و خواص سمی است.

توت‌های پوک توت‌های بنفش تیره‌ای هستند که به طور طبیعی در مناطق بومی رشد می‌کنند و می‌توانند برای برخی جانوران مفید باشند اما برای انسان‌ها سمی هستند.

واژه‌ای مرکب به کار می‌رود که به معنی مقدار مناسب یا کامل از یک چیز است.

پوکی‌ها به اشیاء کوچک و معمولا نرم و رنگارنگ اشاره دارند که بچه‌ها با آنها بازی می‌کنند.

یک نوع گیاهی است که معمولاً در مناطق خاصی رشد می‌کند و به خاطر زیبایی‌اش شناخته شده است.

به شیء یا موجودی که در مناطق خاصی وجود دارد یا در طبیعت پیدا می‌شود گفته می‌شود.

به عمل بیرون آوردن چیزی از داخل یک مکان اشاره دارد.

چهره‌ای که احساسات یا واکنش‌های شخص را نشان نمی‌دهد و به‌ویژه در بازی‌های قمار برای پنهان کردن احساسات استفاده می‌شود.

با ویژگی‌های قماربازانه، به‌ویژه در نحوه رفتار یا نگرش.

به‌طرزی که شبیه قمارباز باشد، با خونسردی در مواجهه با احساسات.

کیفیت یا حالت قمارباز بودن، به‌ویژه در نحوه نشان دادن احساسات.

شبیه قمارباز، معمولاً به استراتژی یا رفتار اشاره دارد که با دقت و احتیاط همراه است.

ریشه یا اصل چیزی، به‌ویژه در زمینه‌های شخصی یا اجتماعی.

ریشه‌ای از یک گیاه که معمولاً در طب سنتی استفاده می‌شود.

به آرامی و به‌طور ملایم، معمولاً به رفتار کسی اشاره دارد.

کندی، به‌خصوص در خدمات یا حرکت.

جمع کلمه کندی، ارائه‌دهنده چند نوع کندی.

به‌طرز دوستانه و غیرمستقیم اشاره کردن یا توجه جلب کردن.

اصطلاح یا واژه‌ای خاص که در زبان محلی به کار می‌رود.

پوکومان، یک اصطلاح فرهنگی که به معانی ویژه‌ای در یک قبیله یا جامعه اشاره دارد.

پوکومو، نام یک قبیله بومی با شیوه‌های خاص زندگی.

پوکومو، جشنواره یا مراسم‌هایی که در آن موسیقی و رقص سنتی وجود دارد.

پوکونچی، نمایشی از ویژگی‌ها و ارزش‌های خاص یک فرهنگ.

پوکونت، منبعی که برای تأمین نیازهای روزمره افراد ضروری است.

پولاب، نام یک قبیله بومی با رسوم و تاریخ خاص.

زبان پولابی، زبانی از گروه زبان‌های اسلاوی که در نواحی اطراف رودخانه البه در آلمان صحبت می‌شده است.

پولابی، مربوط به زبان یا مردم پولابی که ساکن نواحی خاصی از اروپا بودند.

پولاچا، نوعی رقص محلی از لهستان که معمولاً در جشن‌ها و مراسم‌های خاص اجرا می‌شود.

پولاچر، منطقه‌ای خاص در لهستان که دارای تاریخ و جاذبه‌های فرهنگی می‌باشد.

لهستان، کشوری در منطقه مرکزی اروپا با تاریخ و فرهنگ غنی.

پولندی، اصطلاحی برای اشاره به افرادی که از کشور لهستان می‌آیند.

پولانیجا، نام یک مکان تخیلی در ادبیات و بازی‌ها، که می‌تواند برای داستان پردازی یا ماجراجویی استفاده شود.