predefy
عمل پیش‌بینی یا تعیین انتظارات قبل از وقوع یک رویداد.
predefiance
حالت یا عمل تمرد یا چالش قبل از بروز تنش یا تضاد.
predeficiency
کاهش موجودی یا کیفیت مواد قبل از وقوع یک مشکل یا ضعف، معمولاً در زمینه‌های تغذیه یا سلامتی به کار می‌رود.
predeficient
وضعیتی که در آن موجودی یا کیفیت مورد نیاز قبل از بروز کمبود واقعی شناسایی می‌شود.
predeficiently
به‌طور پیش یا قبل از بروز کمبود، معمولاً در زمینه‌های ارزیابی یا تحلیلی استفاده می‌شود.
predefied
به معنای از پیش تعریف شده یا مشخص شده، معمولاً در زمینه‌های برنامه‌ریزی یا سازماندهی.
predefying
پیش از تعریف کردن یا تعیین کردنی، معمولاً در بافت‌های برنامه‌ریزی یا پیش‌بینی کارها.
predefine
تعریف یا تعیین کردن چیزی قبل از شروع، به‌خصوص در زمینه‌های پروژه‌ها و برنامه‌ریزی.
predefines
از پیش تعریف کردن، مشخص کردن یا تعیین کردن ویژگی‌ها، شرایط، یا رفتارهایی که وجود خواهند داشت.
predefining
فرایند پیش تعریف کردن یعنی تعیین مشخصات یا الزامات قبل از شروع یک فعالیت.
predefinite
پیش تعریف شده به شرایط یا پارامترهایی اطلاق می‌شود که قبل از شروع یک فرآیند مشخص شده‌اند.
predefinition
پیش تعریف کردن به فرآیند تعیین و مشخص کردن معانی یا شرایط قبل از استفاده از آن‌ها اشاره دارد.
predefinitions
پیش تعریف‌ها به تعاریف یا شرایطی اطلاق می‌شود که پیش از استفاده، تعیین شده‌اند.
predefray
پیش پرداخت کردن به معنای فراهم کردن منابع مالی قبل از نیاز به آن‌ها در یک پروژه یا برنامه است.
predefrayal
پیش‌پرداخت، مبلغی که قبل از انجام یک خدمات یا پروژه، به عنوان پیش‌پرداخت داده می‌شود.
predegeneracy
پیش‌افتادگی، مرحله‌ای که در آن یک ساختار شروع به نشان دادن نشانه‌های شکست می‌کند.
predegenerate
پیش‌افتاده، به شرایطی اشاره دارد که قبل از وقوع یک شکست نهایی، ماده به تدریج کیفیتش کاهش می‌یابد.
predegree
پیش‌درجه، ارزیابی و سنجش‌های لازم قبل از دریافت مدرک یا ورود به سطح تحصیلی خاص.
predeication
تخصیص پیشین، مرحله‌ای از برنامه‌ریزی که در آن منابع قبل از شروع یک فعالیت یا پروژه تخصیص داده می‌شوند.
predelay
تاخیر پیشین، تأخیری که در ابتدا قبل از یک رویداد یا عمل اصلی رخ می‌دهد.
predelegate
واگذاری کارها به دیگران پیش از زمان لازم، در واقع فرآیند تعیین مسئولیت‌ها قبل از نیاز واقعی است.
predelegated
کارهایی که پیش از موعد به شخص دیگری واگذار شده‌اند.
predelegating
فرایند واگذاری کارها به افراد دیگر قبل از زمانی که به آن‌ها نیاز است.
predelegation
فرایند یا عمل واگذاری کارها پیش از زمان لازم به دیگران.
predeliberate
بررسی و تفکر در مورد گزینه‌ها قبل از انجام عمل نهایی.
predeliberated
پیشنهاداتی که قبل از زمان مقرر به طور کامل بررسی شده‌اند.
predeliberately
به طور از پیش برنامه‌ریزی شده، به معنای انجام اقدامی با تفکر و پیش‌بینی قبلی.
predeliberating
در حال پیش‌داوری، به معنای بررسی و تحلیل کردن قبل از تصمیم‌گیری.
predeliberation
پیش‌داوری، فرآیند بررسی و تحلیل ایده‌ها یا انتخاب‌ها پیش از تصمیم‌گیری.
predelineate
به معنی مشخص کردن یا شفاف کردن چیزی به شکل دقیق.
predelineated
به معنی مشخص شده یا تعریف شده به صورت دقیق.
predelineating
عمل مشخص کردن یا تعریف کردن به طور دقیق.
predelineation
پیش‌ترسیم، تعیین خطوط یا مرزهای اولیه یک برنامه یا پروژه، که در مراحل ابتدایی انجام می‌شود.
predelinquency
پیش‌جرم، وضعیت یا شرایطی که ممکن است منجر به رفتار مجرمانه شود.
predelinquent
پیش‌جرمی، به کسی اطلاق می‌شود که احتمال دارد به جرایم بپردازد، اما هنوز مرتکب جرم نشده است.
predelinquently
به‌طور پیش‌جرمی، به طور رفتار غیرمعمول یا ناهنجار قبل از ارتکاب به جرم اشاره دارد.
predeliver
پیش‌سرویس کردن، فرایند آماده‌سازی و ارائه چیزی قبل از موعد معین.
predelivery
پیش‌سرویس، مرحله‌ای که قبل از ارائه یا ارسال نهایی یک محصول یا خدمات اتفاق می‌افتد.
predeliveries
پیش‌تحویل‌ها، فرآیند انتقال کالا یا خدماتی است که قبل از زمان مقرر انجام می‌شود.
predelle
پیش‌پرده، قسمت پایینی و گاهی تزئینی تابلو در نقاشی‌های مذهبی است که معمولاً داستان‌های مقدس را به تصویر می‌کشد.