معنی فارسی predefining

B1

فرایند پیش تعریف کردن یعنی تعیین مشخصات یا الزامات قبل از شروع یک فعالیت.

The act of establishing definitions or parameters in advance.

example
معنی(example):

تیم در حال پیش تعریف کردن نیازمندی‌های پروژه است.

مثال:

The team is predefining the project requirements.

معنی(example):

او در حال پیش تعریف کردن قوانین بازی است.

مثال:

She is predefining the rules for the game.

معنی فارسی کلمه predefining

: معنی predefining به فارسی

فرایند پیش تعریف کردن یعنی تعیین مشخصات یا الزامات قبل از شروع یک فعالیت.