predelude
پیش‌پیش‌بینی کردن، به معنای پیش‌بینی و جلوگیری از وقوع مشکلی است.
predeluded
پیش‌پیش‌بینی شده، حالتی است که شخص به دلیل اطلاعات نادرست دچار سوءتفاهم می‌شود.
predeluding
عمل پیش‌پیش‌بینی کردن، به معنای شناسایی و جلوگیری از مشکلات پیش آمدنی در مراحل اولیه یک پروژه است.
predelusion
پیش‌سوءتفاهم، تصوری نادرست یا فریبنده درباره موقعیت یا واقعیت است.
predemand
تقاضای پیش از عرضه، به میزان تقاضایی اشاره دارد که قبل از ارائه یا شروع فروش یک محصول یا خدمات مشخص وجود دارد.
predemocracy
پیش‌دموکراسی به مفاهیم و مواردی اشاره دارد که قبل از برپایی یک سیستم دموکراتیک وجود دارند.
predemocratic
پیش‌دموکراتیک به وضعیت یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که قبل از شکل‌گیری نظام دموکراتیک وجود دارند.
predemonstrate
پیش‌نمایش کردن به عملی اشاره دارد که در آن یک محصول یا ایده پیش از روشن شدن کامل آن به نمایش گذاشته می‌شود.
predemonstrated
پیش‌نمایش‌شده به وضعیتی اشاره دارد که یک محصول یا ایده قبل از انتشار عمومی آن به صورتی نمایش داده شده است.
predemonstrating
پیش‌نمایش کردن به فرآیند نمایش یا توضیح یک محصول یا فکر قبل از انتشار نهایی آن اطلاق می‌شود.
predemonstration
پیش‌نمایش، جلسه یا رویدادی که قبل از یک نمایش اصلی برگزار می‌شود تا جزئیات را توضیح دهد یا به آمادگی کمک کند.
predemonstrative
پیش‌نمایشی، عبارتی که قبل از یک نمایش یا رویداد اصلی بیان می‌شود تا زمینه را فراهم کند.
predeny
پیش‌پذیرش، اصطلاحی که به پذیرش یا موافقت اولیه با یک درخواست یا پیشنهاد اشاره دارد.
predenial
پیش‌پذیرش، مربوط به قبل از پذیرش یا موافقت نهایی با یک موضوع، معمولا در زمینه‌های حقوقی یا سازمانی.
predenied
پیش‌پذیرفته، به مواردی اشاره دارد که قبل از بررسی دقیق به دلیل شرایط خاص رد شده‌اند.
predenying
پیش‌پذیرفتن، به عمل رد یک درخواست قبل از بررسی کامل اشاره دارد.
predental
پیش‌دندانپزشکی به دوره‌ها یا تجربیات مرتبط با دندان‌پزشکی قبل از ورود به دانشکده دندان‌پزشکی اشاره دارد.
predentary
پیش‌دندانی به استخوان یا بخشی از جمجمه در برخی گونه‌های جانوری اشاره دارد که در جلو قرار دارد.
predentata
پیش‌دندانه یک گروه از موجودات پیشاتاریخی است که بیشتر به دندان‌ها و ساختارهای دندانی آنها اشاره دارد.
predentate
پیش‌دندانه به نوعی از گونه‌ها اشاره دارد که خصوصیات خاصی در دندان‌ها دارند.
predepart
قبل از حرکت به معنای اقداماتی است که باید پیش از عزیمت برای آماده‌سازی انجام شود.
predepartmental
پیش‌اداره‌ای به مراحلی اشاره دارد که قبل از شروع فعالیت‌های یک اداره یا بخش انجام می‌شود.
predeparture
مرحله‌ای پیش از ترک یا خروج، معمولاً در سفرها یا پروازها.
predependable
قابل اتکا یا اعتمادی قبل از وابستگی به فرد یا چیز دیگری.
predependence
وابستگی به چیزی قبل از شروع یا آغاز آن.
predependent
وابسته به چیزی قبل از به وجود آمدن و عمل کردن به آن.
predeplete
کاهش منابع یا ذخایر قبل از مرحله‌ای خاص.
predepleted
منابع یا ذخایر که به طور پیش از موعد کاهش یافته‌اند.
predepleting
پیش‌تخلیه، به معنای دنبال کردن سیاست‌هایی است که هدف آن کاهش یا مصرف منابع موجود قبل از زمان مشخص است.
predepletion
پیش‌تخلیه به معنای مصرف یا کاهش منابع قبل از زمان مورد نیاز یا تقاضا می‌باشد.
predeposit
پیش‌سپاری به معنای گذاشتن مبلغی قبل از آغاز یک معاملات یا خدمات است.
predepository
پیش‌سپاری به معنای مؤسسه‌ای است که وجوه قبلاً سپرده‌گذاری شده را مدیریت می‌کند.
predepreciate
پیش‌استهلاک به معنای کسر ارزش دارایی‌ها قبل از آن است که واقعاً کاهش بیابد.
predepreciated
دارایی‌های پیش‌استهلاک شده به دارایی‌هایی اطلاق می‌شود که ارزش آن‌ها پیش از زمان مقرر کاهش یافته است.
predepreciating
عملیه‌ای که در آن دارایی‌ها قبل از استهلاک رسمی، استهلاک می‌شوند.
predepreciation
فرآیند حسابداری استهلاک دارایی‌ها قبل از شروع دوره استهلاک.
predepression
علائم و نشانه‌هایی که قبل از افسردگی شدید ظاهر می‌شوند.
predeprivation
عملیات و تکنیک‌هایی که قبل از محرومیت انجام می‌شود.
predeprive
محروم کردن افراد از حقوق یا امتیازاتی قبل از وقوع شرایط خاص.
predeprived
وضعیتی که در آن افراد یا گروه‌ها قبل از شرایط خاص، از منابع یا حقوق خاص محروم شده‌اند.