predeluding
عمل پیشپیشبینی کردن، به معنای شناسایی و جلوگیری از مشکلات پیش آمدنی در مراحل اولیه یک پروژه است.
predemand
تقاضای پیش از عرضه، به میزان تقاضایی اشاره دارد که قبل از ارائه یا شروع فروش یک محصول یا خدمات مشخص وجود دارد.
predemocracy
پیشدموکراسی به مفاهیم و مواردی اشاره دارد که قبل از برپایی یک سیستم دموکراتیک وجود دارند.
predemocratic
پیشدموکراتیک به وضعیت یا ویژگیهایی اشاره دارد که قبل از شکلگیری نظام دموکراتیک وجود دارند.
predemonstrate
پیشنمایش کردن به عملی اشاره دارد که در آن یک محصول یا ایده پیش از روشن شدن کامل آن به نمایش گذاشته میشود.
predemonstrated
پیشنمایششده به وضعیتی اشاره دارد که یک محصول یا ایده قبل از انتشار عمومی آن به صورتی نمایش داده شده است.
predemonstrating
پیشنمایش کردن به فرآیند نمایش یا توضیح یک محصول یا فکر قبل از انتشار نهایی آن اطلاق میشود.
predemonstration
پیشنمایش، جلسه یا رویدادی که قبل از یک نمایش اصلی برگزار میشود تا جزئیات را توضیح دهد یا به آمادگی کمک کند.
predemonstrative
پیشنمایشی، عبارتی که قبل از یک نمایش یا رویداد اصلی بیان میشود تا زمینه را فراهم کند.
predenial
پیشپذیرش، مربوط به قبل از پذیرش یا موافقت نهایی با یک موضوع، معمولا در زمینههای حقوقی یا سازمانی.
predental
پیشدندانپزشکی به دورهها یا تجربیات مرتبط با دندانپزشکی قبل از ورود به دانشکده دندانپزشکی اشاره دارد.
predentary
پیشدندانی به استخوان یا بخشی از جمجمه در برخی گونههای جانوری اشاره دارد که در جلو قرار دارد.
predentata
پیشدندانه یک گروه از موجودات پیشاتاریخی است که بیشتر به دندانها و ساختارهای دندانی آنها اشاره دارد.
predepartmental
پیشادارهای به مراحلی اشاره دارد که قبل از شروع فعالیتهای یک اداره یا بخش انجام میشود.
predepleting
پیشتخلیه، به معنای دنبال کردن سیاستهایی است که هدف آن کاهش یا مصرف منابع موجود قبل از زمان مشخص است.
predepreciated
داراییهای پیشاستهلاک شده به داراییهایی اطلاق میشود که ارزش آنها پیش از زمان مقرر کاهش یافته است.