predepriving
پیش از محروم کردن، فرآیند یا اقداماتی که قبل از جلوگیری از دریافت چیزی انجام می‌شود.
prederivation
پیش از اشتقاق، فرآیند ایجاد واژه‌ای جدید از یک واژه اصلی یا ریشه است.
prederive
پیش از استخراج، عملی که در آن اطلاعات یا مواردی را قبل از نتیجه‌گیری تهیه می‌کنند.
prederived
مفاهیم یا داده‌هایی که پیش از استخراج به کار گرفته شده‌اند.
prederiving
فرآیند یا مرحله‌ای که در آن ایده‌ها یا داده‌ها پیش از استخراج آماده می‌شوند.
predescend
پیش از نزول، عملی که در آن فرد یا موجودی برای نشستن یا فرود آمدن خود را آماده می‌کند.
predescent
در مرحله ای که پیشرونده به بلوغ نزدیک میشود، به مهارت‌ها و تغییرات قبل از بلوغ اشاره دارد.
predescribe
تجویز یا توصیه کردن اقدامی یا دارویی قبل از وقوع.
predescribed
چیزی که به طور خاص از پیش تعیین یا تجویز شده است.
predescribing
فرایند تجویز یا تعیین چیزی پیش از وقوع.
predescription
تجویز یا توضیحی که پیش از وقوع یک رویداد داده می‌شود.
predesert
عمل ترک یا خالی کردن یک ناحیه قبل از یک رویداد خاص.
predeserter
پیش‌دشمن، به فردی اطلاق می‌شود که قبل از ترک واقعی، مسئولیت‌های خود را ترک می‌کند.
predesertion
پیش‌فرار، فراری است که قبل از ترک واقعی، فردی اقدام به فرار می‌کند.
predeserve
پیش‌حفظ، به معنای تضمین نگهداری یک چیز از قبل است.
predeserved
پیش‌حفظ شده، به معنای حفظ چیزی از قبل برای استفاده در آینده است.
predeserving
پیش‌نگهداری، به معنای نگهداری چیزی به صورت پیشگیرانه است.
predesign
پیش‌طراحی، به معنای طراحی چیزی قبل از شروع پروسه واقعی است.
predesignate
پیش تعیین‌کردن به معنای تعیین یا مشخص کردن چیزی قبل از زمان مقرر است.
predesignated
تعیین‌شده از پیش به معنای مشخص‌شده یا تعریف‌شده قبل از وقوع واقعه است.
predesignates
پیش تعیین‌کردن به معنای مشخص کردن یا انتخاب چیزی پیش از زمان اجرا است.
predesignating
فرآیند پیش تعیین‌کردن به معنای برنامه‌ریزی یا تخصیص وظایف قبل از زمان اجرا است.
predesignation
پیش تعیین به معنای انتخاب یا مشخص‌کردن شخص یا چیزی قبل از وقوع است.
predesignatory
پیش تعیین‌کننده به معنای مشخص کردن یا تعیین‌کردن چیزی قبل از وقوع یا به وجود آمدن است.
predesirous
پیش‌خواهانگی، تمایل یا اشتیاقی است که قبل از وقوع یک رویداد یا تجربه معین در فرد ایجاد می‌شود.
predesirously
به صورت پیش‌خواهانگی، اشاره به رفتار یا عملی دارد که قبل از تحقق یک هدف یا رویداد انجام می‌شود.
predesolate
پیش‌ویرانی، به احساس تهی یا بی‌محتوا قبل از وقوع یک عمل فاجعه‌ای اشاره دارد.
predesolation
پیش‌ویرانی، حالت یا فرایند ویرانی یا بی‌حالی است که قبل از وقوع یک تغییر بزرگ شکل می‌گیرد.
predespair
ناامیدی پیشین، حالتی است که فرد قبل از وقوع یک بحران حس ناامیدی می‌کند.
predesperate
وضعیت پیش‌ناامیدانه، حالتی است که فرد قبل از وقوع یک وضعیت بحرانی به احساس ناامیدی می‌افتد.
predespicable
پیشاپیش بی‌احترامی، رفتاری که به صورت ذاتی ناپسند و ناپسندیده به نظر می‌رسد.
predespise
پیشاپیش تحقیر کردن، احساس تنفر و عدم احترام نسبت به کسی یا چیزی.
predespond
پیشاپیش ناخوشایند شدن، به حالتی که شخص به تدریج نسبت به یک وضعیت منفی حساس می‌شود.
predespondency
ناامیدی پیشاپیش، حالتی از افسردگی یا عدم امید نسبت به آینده.
predespondent
ناامید پیشاپیش، شخصی که به طور مداوم در حالت ناامیدی قرار دارد.
predestinable
پیشاپیش تعیین‌شدنی، به حالتی اشاره دارد که به نظر می‌رسد سرنوشت یا نتیجه‌ای از قبل تعیین شده باشد.
predestinarianism
پیش‌تقدیرگرایی، نظام اعتقادی که بر اساس آن همه‌چیز از پیش تعیین‌شده و تحت اراده خداوند است، بیان می‌شود.
predestinately
به صورت مقدر و از پیش تعیین‌شده؛ به معنای اینکه چیزی به گونه‌ای مشخص و غیرقابل تغییر است.
predestinational
مربوط به پیش‌تقدیر و باورهایی که تأکید بر سرنوشت از پیش تعیین‌شده دارند.
predestinationism
نظام اعتقادی که بر اساس آن سرنوشت افراد از پیش تعیین‌شده است و بر آزادی انتخاب تأکید نمی‌کند.