معنی فارسی predescend

B1

پیش از نزول، عملی که در آن فرد یا موجودی برای نشستن یا فرود آمدن خود را آماده می‌کند.

To lower oneself or descend in anticipation of landing or arriving.

example
معنی(example):

پرندگان پیش از فرود برای نشستن آماده می‌شوند.

مثال:

The birds predescend to prepare for landing.

معنی(example):

پیش از نشستن به این معنا است که خود را برای چیزی پایین بیاورید.

مثال:

To predescend means to lower oneself in preparation for something.

معنی فارسی کلمه predescend

: معنی predescend به فارسی

پیش از نزول، عملی که در آن فرد یا موجودی برای نشستن یا فرود آمدن خود را آماده می‌کند.