protocoled
پروتکل‌گذاری به معنای ثبت دقیق اطلاعات و رویه‌ها برای مستندسازی فعالیت‌ها و رویدادها است.
protocoleoptera
پروتکوله‌اپترا یک گروه نادر از حشرات است که دارای خصوصیات خاص و منحصر به فردی هستند.
protocoleopteran
پروتکوله‌اپتران به گونه‌ای از حشرات اشاره دارد که ویژگی‌های خاص بال‌ها و رفتار را در بر می‌گیرد.
protocoleopteron
پروتکوله‌اپترون به نوع خاصی از حشرات گفته می‌شود که در زیستگاه‌های خاصی یافت می‌شوند و به حفاظت نیاز دارند.
protocoleopterous
پروتکوله‌اپترس به ویژگی‌های خاصی اشاره دارد که باعث تمایز نوعی از حشرات در مقایسه با دیگر انواع می‌شود.
protocoling
پروتکل‌گذاری به معنای ثبت و مستندسازی اطلاعات و رویه‌ها برای اطمینان از دقت و شفافیت در ارتباطات است.
protocolist
پروتکل نویس به شخصی گفته می‌شود که مسئول ایجاد و تدوین رویه‌های رسمی در یک سازمان یا نهاد است.
protocolization
پروتکل سازی به معنی تهیه و تدوین رویه‌های مشخص برای یک فرآیند یا سیستم خاص است.
protocolize
پروتکل کردن به معنای تهیه و تنظیم رویه‌های مشخص برای انجام یک فعالیت یا فرآیند است.
protocolled
پروتکل شده به معنای ثبت دقیق رویه‌ها و فرآیندها در یک قالب رسمی است.
protocolling
پروتکل کردن به فرآیند ثبت دقیق رویه‌ها و اطلاعات مربوط می‌شود.
protoconch
پروتوکونک به مرحله ابتدایی و اولیه پوسته یک نرم‌تن اشاره دارد.
protoconchal
پروتوکانچال، بخشی از ساختار گوش است که به ناحیه‌ای خاص اشاره دارد.
protocone
پروتوکون، یک برآمدگی دندانی است که در دندان‌های پشت پستانداران دیده می‌شود.
protoconid
پروتوکونید، برآمدگی دندانی در دندان‌های پائینی است که به عملکرد دندان کمک می‌کند.
protoconule
پروتوکونول، یک برآمدگی کوچک دندانی است که در حاشیه دندان‌ها قرار دارد.
protoconulid
پروتوکونولید، برآمدگی دندانی در دندان‌های پائینی است که به شناسایی گونه‌ها کمک می‌کند.
protocopper
پروتوکاپر، اصطلاحی در علم متالورژی است که به نوعی از مس اشاره دارد.
protocorm
پروتوکرم، مرحله اولیه رشد یک گیاه که به عنوان نقطه شروع زندگی گیاه شناخته می‌شود.
protodeacon
پروتودیکن، نوعی مقام در کلیسا که به دیکن کمک می‌کند و معمولاً در مراسم دینی نقشی مهم دارد.
protoderm
پروتودرم، لایه‌ای از سلول‌ها که به عنوان لایه خارجی گیاه عمل می‌کند و در رشد و توسعه آن نقش دارد.
protodermal
پروتودرمال، مربوط به لایه خارجی گیاه که در رشد و حفاظت از آن دخالت دارد.
protodevil
پروتودیو، مخلوقی که نمایانگر شکل ابتدایی شر و شیطنت است.
protodynastic
پروتودیناستیک، به دوران اولیه تاریخ اشاره دارد که قبل از ایجاد ساختارهای حکومتی کامل به وقوع پیوسته است.
protodonata
پروتودونا، یک گروه از حشرات اولیه و بزرگ وجود داشته در دوران گذشته زمین که شامل حشراتی بزرگتر از حشرات مدرن می‌شود.
protodonatan
پروتودونات، به گروهی از حیوانات اولیه در جهان حشرات اشاره دارد که در دوره‌های باستانی زندگی می‌کردند.
protodonate
پروتودونات کردن، به مفهوم مطالعه و بررسی گروه خاصی از حشرات اولیه در علوم زیستی است.
protodont
پروتودنت، به حشراتی اشاره دارد که دارای ساختار دهان خاص هستند و به گروه پروتودونا تعلق دارند.
protodonta
پروتودنتا، به عنوان یک گروه اقلیمی مهم در تاریخ حشرات شناخته می‌شود که ویژگی‌های خاصی دارند.
protodramatic
پروتودراماتیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که در شکل‌گیری داستان‌ها و نثرهای اولیه منعکس می‌شود.
protoelastose
پروتوئلاستوز به نوعی بافت الاستیک که در برخی از موجودات زنده مشاهده می‌شود، اشاره دارد.
protoepiphyte
پروتوئپیفیت به گیاهانی اطلاق می‌شود که بر روی گیاهان دیگر رشد می‌کنند و به آنها آسیبی نمی‌زنند.
protoforaminifer
پروتوفرامینیفر به موجودات دریایی تک‌سلولی با پوسته اشاره دارد که در اکوسیستم‌های دریایی نقش دارند.
protoforester
پروتوFORESTER به افرادی اطلاق می‌شود که در تلاش برای توسعه و حفظ جنگل‌ها هستند.
protogaster
پروتوگاستر به مرحله اولیه رشد در برخی از موجودات زنده اشاره دارد.
protogelatose
پروتوژلاتوز به نوعی ژلاتین اشاره دارد که در کارهای تحقیقاتی و آزمایشگاهی استفاده می‌شود.
protogenal
پروتوژنال به ویژگی‌ها و خصوصیات اولیه و بنیادی یک موجود زنده اشاره دارد که در درک توسعه و سیر تکاملی آن کمک می‌کند.
protogenes
پروتوژنز به خصوصیات اولیه ژنی اشاره دارد که ممکن است در سیر تکاملی یا در بیماری‌ها نقش داشته باشند.
protogenesis
پروتوژنز به روند یا نظریه ایجاد و توسعه موجودات زنده اولیه اشاره دارد.
protogenetic
پروتوژنتیک به ویژگی‌ها و صفات ژنتیکی اولیه اشاره دارد که نقش مهمی در بقای و تکامل موجودات زنده دارند.