معنی فارسی protodermal

B1

پروتودرمال، مربوط به لایه خارجی گیاه که در رشد و حفاظت از آن دخالت دارد.

Referring to the outer field of cells in a plant, involved in its growth and protection.

example
معنی(example):

سلول‌های پروتودرمال برای حفاظت از جوانه‌های گیاهی ضروری هستند.

مثال:

The protodermal cells are essential for the protection of plant shoots.

معنی(example):

اشتباهات در توسعه پروتودرمال می‌تواند بر کل گیاه تأثیر بگذارد.

مثال:

Mistakes in protodermal development can affect the entire plant.

معنی فارسی کلمه protodermal

: معنی protodermal به فارسی

پروتودرمال، مربوط به لایه خارجی گیاه که در رشد و حفاظت از آن دخالت دارد.