radicant
رادیکنت به مقداری اشاره دارد که در تلاش برای استخراج از ریشه است.
radicate
رادیکته کردن به معنای کاشتن و تثبیت مفهوم یا ایده‌ای به طور عمیق است.
radicated
ریشه‌دار شدن، به معنای ایجاد ریشه یا استقرار در یک محل خاص.
radicates
ریشه‌دار کردن، به معنای ایجاد ریشه در گیاهان یا درختان.
radicating
فرایند ریشه‌دار کردن گیاهان یا درختان.
radication
فرایند ریشه‌دار شدن، به معنای استقرار ریشه‌ها در خاک.
radicel
ریز ریشه، به ریشه‌های نازک و ظریف گیاهان اطلاق می‌شود.
radicels
جمع ریشه‌ریز، به مجموعه‌ای از ریشه‌های نازک اطلاق می‌شود.
radicicola
رادیکیکولا به موجوداتی اطلاق می‌شود که در یا بر روی ریشه‌های گیاهان زندگی می‌کنند و می‌توانند به عنوان میکروارگانیسم‌های مفید یا مضر شناخته شوند.
radicicolous
رادیکیکولوس به موجوداتی اطلاق می‌شود که به‌طور خاص در مناطق ریشه‌ای گیاهان زندگی می‌کنند و اغلب با منبع گیاهی ارتباط متقابل دارند.
radiciferous
رادیکيفر به گیاهانی اطلاق می‌شود که ریشه‌ها را به‌طور مستقیم از تنه یا ساقه خود تولید می‌کنند و می‌توانند اثرات مثبتی بر خاک داشته باشند.
radiciflorous
رادیکيفلوز به گیاهانی اطلاق می‌شود که گل‌ها را در نزدیکی ریشه‌ها تولید می‌کنند و به‌واسطه این ویژگی شناخته می‌شوند.
radiciform
رادیکيفورم به ریشه‌هایی با شکل خاص اشاره دارد که معمولاً بزرگ‌تر و مستحکم‌تر هستند و به گیاه در ثبات در خاک کمک می‌کنند.
radicivorous
رادیکیووروس به موجوداتی اطلاق می‌شود که از ریشه‌های گیاهان تغذیه می‌کنند و در بسیاری از موارد می‌توانند به کشاورزی آسیب برسانند.
radicolous
رادیکولوس، مربوط به رشد ریشه یا دانه‌زایی در گیاهان.
radicose
رادیکوس، مربوط به رگ‌ها یا وریدهای باریک و معیوب.
radicula
رادیکولا، به معنای ریشه‌های کوچک یا فرعی در گیاهان.
radicule
رادیکول، اشاره به یک ریشه کوچک یا فرعی در گیاهان.
radiculectomy
رادیکولکتومی، عمل جراحی برای برداشتن یک ریشه عصبی.
radiculitis
رادیکولیتیس، التهاب ریشه‌های عصبی که معمولاً همراه با درد است.
radiculose
رادیکولوز یک وضعیت پزشکی است که در آن ریشه‌های عصبی در ستون فقرات تحت فشار قرار می‌گیرند.
radidii
رادیودی به ساختارهای ریشه‌ای اطلاق می‌شود که گیاهان برای جذب مواد مغذی و آب به آن‌ها نیاز دارند.
radiectomy
رادیوکتومی عمل جراحی است که در آن ریشه دندان یا بخشی از آن برداشته می‌شود.
radient
رادیانت به معنای درخشان و تابش نور است.
radiescent
رادیسنت به ویژگی‌های نوری و درخشش اشاره دارد که در برخی مواد و رنگ‌ها وجود دارد.
radiesthesia
رادیستزیا هنر یا علم تشخیص انرژی‌های غیرقابل مشاهده به کمک حواس یا ابزار خاص است.
radiferous
رادیفروس به مواد یا سنگ‌هایی گفته می‌شود که رادیوم یا سایر ایزوتوپ‌های رادیواکتیو را در خود دارند.
radioacoustics
رادیوآکوستیک به مطالعه ارتباط بین امواج رادیویی و صوت می‌پردازد.
radioactinium
رادیوکتینیوم یک عنصر شیمیایی رادیواکتیو است که به گروه actinides تعلق دارد.
radioactively
به طور رادیواکتیو، به وضعیتی اشاره دارد که در آن ماده ذرات یا تابش را آزاد می‌کند.
radioactivities
رادیواکتیویتها به فرایندهایی اطلاق می‌شود که در آن هسته‌های اتمی ناپایدار ذرات پرتاب می‌کنند.
radioamplifier
تقویت‌کننده رادیویی دستگاهی است که سیگنال‌های رادیویی را تقویت می‌کند.
radioanaphylaxis
رادیوآنافیلاکسی به واکنش شدید allergic اشاره دارد که ممکن است در پاسخ به مواد خاص در تصویربرداری پزشکی رخ دهد.
radioastronomy
رادیوآسترونومی به بررسی و تحلیل اشیاء نجومی از طریق امواج رادیویی گفته می‌شود.
radioautograph
رادیوآتوگراف به تصویری اشاره دارد که به واسطهٔ تابش اشعه بر روی صفحات عکاسی ایجاد می‌شود.
radioautography
رادیوآتوگرافی به روش‌هایی اطلاق می‌شود که در آن توزیع مواد رادیواکتیو برای تجزیه و تحلیل بصری استفاده می‌شود.
radioautographic
رادیوآتوگرافیک به روش‌های تصویربرداری مرتبط با رادیوآتوگرافی اشاره دارد.
radiobicipital
رادیوبیسیپیتال به ناحیه‌ای در استخوان رادیوس اشاره دارد که تاندون بی‌سپس به آن متصل می‌شود.
radiobiologic
رادیوبیولوژیک به مطالعه تأثیرات تابش‌های رادیو اکتیو بر موجودات زنده اشاره دارد.
radiobiological
رادیوبیولوژیک به جنبه‌های علمی و تحقیقاتی تأثیر تابش بر زندگی و سلول‌ها اشاره دارد.