معنی فارسی radioactively

B2

به طور رادیواکتیو، به وضعیتی اشاره دارد که در آن ماده ذرات یا تابش را آزاد می‌کند.

In a manner that involves the emission of radiation.

example
معنی(example):

این ماده به صورت رادیواکتیو تجزیه می‌شود و ذراتی را منتشر می‌کند.

مثال:

The material decays radioactively, emitting particles.

معنی(example):

برخی عناصر می‌توانند به صورت رادیواکتیو در طول زمان‌های طولانی رفتار کنند.

مثال:

Certain elements can behave radioactively over long time periods.

معنی فارسی کلمه radioactively

: معنی radioactively به فارسی

به طور رادیواکتیو، به وضعیتی اشاره دارد که در آن ماده ذرات یا تابش را آزاد می‌کند.