resensitized
دوباره حساسیته، به حالتی اشاره دارد که در آن حساسیت یک ماده مجدداً به حالت اولیه خود برمیگردد.
resensitizing
عملی که شامل مجدد حساس کردن یک ماده یا سیستم به محرکها است.
resentence
صدور حکم مجدد برای فردی که قبلاً به اتهامی محکوم شده است.
resentenced
محکومیت مجدد، به عملی اشاره دارد که در آن حکم جدیدی برای فردی صادر میشود که قبلاً محکوم به مجازاتی شده است.
resentencing
صدور حکم مجدد، به معنای تعیین مجدد مجازات یا حکمی است که برای فردی در یک پرونده قضایی در نظر گرفته میشود.
resenter
شخصی که احساس رنجش یا ناامیدی میکند، به دلیل تجربیات منفی یا ظلمهای گذشته.
resentfully
به معنای انجام کاری با احساس خشم و ناراحتی ناشی از آن.
resentfullness
حالت یا کیفیت داشتن احساس رنجش و ناراحتی نسبت به دیگران.
resentience
توانایی تجربه احساسات و عواطف، به ویژه در مورد موجودات زنده.
resentiment
احساس کینه و حسادت نسبت به کسی به خاطر موقعیت یا موفقیت او.
resentive
دارای حس کینه یا عصبانی بودن به دلیل ناعدالتی یا ناراحتی.
reseparate
جدا کردن دوباره یا مجدد چیزها از یکدیگر.
reseparating
جداسازی دوباره به معنای جدا کردن یک مجموعه از اشیاء یا اطلاعات که قبلاً جدا شدهاند.
reseparation
جداسازی دوباره به فرایند جدا کردن مجدد اشیاء از یکدیگر اشاره دارد.
resepulcher
آرامگاه به مفهوم مکانی برای دفن مردگان، مخصوصاً در فرهنگهای باستانی است.
resequencing
جداسازی دوباره به معنای تغییر ترتیب یا توالی اشیاء یا اطلاعات است.
resequent
پدیدهای که در آن نتایج یا اطلاعات پس از یک رویداد به روز میشوند.
resequester
درخواست مجدد به معنی درخواست دوباره برای دسترسی به اطلاعات یا منابع است.
resequestration
بازگشت یک ماده به یک مکان یا وضعیت خاص، به ویژه در زمینه محیط زیست یا ذخیره سازی.
reserate
عمل بازنگری یا اصلاح یک متن یا سند.
reserene
حالت یا ویژگیای که شامل آرامش و سکوت است.
reserpinized
به عملیات دوباره پردازش یک ماده یا ترکیب اشاره دارد.
reservable
ممکن است رزرو شود، به ویژه در مورد مکانها یا خدمات.
reserval
عمل رزرو، به ویژه برای بلیطها یا خدمات.
reservationist
رزروکننده، شخصی است که در صنعت خدمات مانند هتلداری یا سفر، مسئولیت ثبت و مدیریت رزروهای مشتریان را برعهده دارد.
reservative
مادهای که برای افزایش عمر مفید یک محصول، به ویژه مواد غذایی، به آن اضافه میشود.
reservatory
مکانی که در آن آب یا سایر مایعات بهمنظور نگهداری ذخیره میشود.
reservedly
به طور محتاط و با احتیاط، به ویژه در مورد ابراز احساسات یا نظرات.
reservedness
حالت یا ویژگی انسان که به طور طبیعی تمایل به کمتر بیان کردن احساسات دارد.
reservee
شخصی که برای دریافت خدمات، مانند اقامت یا سفر، اقدام به رزرو کرده است.
reserveful
محتاط، فردی که کمی از خود را کنار میکشد و در بیان احساسات و افکار خود محتاط است.
reserveless
بدون احتیاط، فردی که بدون هیچ گونه محدودیتی عمل میکند و به راحتی خود را بیان میکند.
reserver
نگهدارنده، فردی که یک چیز را برای استفاده آینده نگه میدارد یا رزرو میکند.
reservery
محل ذخیره، ناحیه یا منطقهای که برای هدف خاصی در نظر گرفته شده است.
reservers
نگهداران، افرادی که چیزی را نگه میدارند یا رزرو میکنند.