معنی فارسی resentience
B1توانایی تجربه احساسات و عواطف، به ویژه در مورد موجودات زنده.
The capacity to experience feelings and emotions.
- NOUN
example
معنی(example):
بحث بر روی ظرفیت احساسات حیوانات متمرکز بود.
مثال:
The discussion focused on the resentience of animals.
معنی(example):
رنجش به درک عمیقتری از احساسات حیوانات اشاره دارد.
مثال:
Resentience suggests a deeper understanding of animal emotions.
معنی فارسی کلمه resentience
:
توانایی تجربه احساسات و عواطف، به ویژه در مورد موجودات زنده.