sagest
عاقل به معنای دارای دانایی و بصیرت بالا.
sagewood
چوب سژود به دلیل عطر و طراوت خاصش معروف است.
saggard
فرسوده به معنای ظاهری خسته و ضعیف از نداشتن خواب یا استرس.
saggards
ساغردها به نقاط نرم و افتادگی در زمین یا خاک اشاره دارد که ممکن است نشانهای از رطوبت یا فرسایش باشد.
saggared
ساغر شده به حالتی اطلاق میشود که زمین یا سطوح، به دلیل فرسایش یا رطوبت، به سمت پایین فرو رفته باشد.
saggaring
ساغر کردن به عمل نرم کردن یا فرو بردن نقاط خاصی از زمین یا خاک اشاره دارد.
saggered
ساغر شده به وضعیت یا ویژگی مواد خاصی اطلاق میشود که به شکل خاصی تغییر یافتهاند.
saggering
ساغر شدن به حالتی اطلاق میشود که سازهها یا سطوح به سمت پایین آویزان یا خم شده باشند.
sagginess
نرمی به حالتی اشاره دارد که در آن یک سطح یا جسم به طور قابل مشاهدهای به سمت پایین افتاده یا نرم شده است.
saggon
سَگُن، نوعی لباس گرم و ضخیم که معمولاً از پشم درست میشود.
saghavart
سَخاورت، نوعی طراحی یا هنر سنتی که دارای الگوهای خاصی است.
sagy
سَگی، به حالت نرم و پفی اطلاق میشود.
sagier
سَجیر، به معنای باهوشتر یا دارای دانش بیشتر.
sagiest
سَجیستر، به معنی دارای بالاترین سطح دانش یا خرد.
sagina
سَگینا، نوعی گیاه که معمولاً برای پوشش زمین در باغها و فضاهای سبز استفاده میشود.
saginate
ساگینت کردن، به روش خاصی از نازک کاری و یا طراحی در آثار هنری اشاره دارد.
sagination
ساگیناسیون، فرآیند یا عمل صفحهبندی و ترتیبدهی به اطلاعات در یک سند را توصیف میکند.
saging
ساگینگ به معنای سوزاندن گیاهان خاص برای پاکسازی فضا و افزایش انرژی مثبت است.
sagital
تراز ساگیتال به معنای تقسیم کردن شکل یا شیء در راستای به دو طرف است.
sagitarii
ساگیتاریها به معنای کمانداران یا تیراندازان در دوران باستان هستند.
sagitarius
قوس، یکی از نشانههای زودیاک است که مربوط به دهمین ماه سال بهطور سنتی شناخته میشود.
sagitta
سگیتا، واژهای لاتین که به معنی پیکان است و در زیستشناسی به ساختارهای آناتومیکی خاص اشاره دارد.
sagittae
سگیتا جمع کلمه سگیتا، به استخوانهای مخصوصی در بدن ماهیها اشاره دارد.
sagittally
به شکل یا در راستای خط میانه بدن یا پیکر، تقسیم بندی میشود.
sagittary
اصطلاحی برای توصیف موقعیتها یا ویژگیهای مرتبط با خط میانه؛ معمولاً در توصیفهای آناتومیکی استفاده میشود.
sagittaria
شامل گیاهان آبی از نوع خاص که در زیستگاههای تالابی و آبی رشد میکنند.
sagittaries
به گونههای مختلف گیاهی از جنس سگیتاریا اشاره دارد.
sagittarii
ساجیتارئی، اشاره به صورت فلکی قوس دارد که نماد تیراندازی است و در نجوم استفاده میشود.
sagittariid
ساجیتاریید، به خانوادهای از کرمهای تیر اشاره دارد که در اکوسیستمهای دریایی وجود دارند.
sagittarius
ساجیتاریا، یکی از علامات دوازدهگانه زودیاک است و معمولاً نمایانگر افراد ماجراجو است.
sagittid
ساجیتید، به خانوادهای از ماهیها اشاره دارد که به خاطر حرکت خاص شنا کردنشان مشهور هستند.
sagittiferous
ساجیتیفرس، به موجوداتی اشاره دارد که دارای ساختارهای مشابه تیر هستند.
sagittiform
ساجیتیفرم، شکل خاصی از برگ است که به تیر شباهت دارد.
sagittocyst
سگیتوکیست، نوعی کیست است که باعث تجمع مایعات در مناطق خاصی از بدن موجودات میشود.
sagittoid
سگیتوئید به شکل بدنی اشاره دارد که شبیه به قسمتهای لبهای است که در برابر آب مقاوم است.
sagless
بدون افت، به معنای طراحی یا ساختاری که از آویزان شدن یا افتاده شدن جلوگیری میکند.
sagoin
ساگین به عنوان یک مفهوم در تاریخ یا فلسفه به کار میرود که شکلی از افکار یا نگرشها را تعریف میکند.
sagolike
شبیه به ساگل، به معنای ویژگی یا ظاهری که با ساگل مقایسه میشود.
sagoweer
ساگوئر به حرکتی خاص اشاره دارد که معمولاً در ورزشهای آبی به کار میرود.
sagra
ساجرا، جشنوارهای محلی در ایتالیا که معمولاً به مناسبت غذا یا فرآوردههای خاص انجام میشود.