shoor
شور به معنای هیجان و فعالیت پر سر و صدا در یک موقعیت اجتماعی است.
shootable
قابل شلیک به معنای چیزی است که می‌توان به آن شلیک کرد یا هدف قرار داد.
shootboard
تخته شلیک به شی یا سطحی اشاره دارد که برای هدف‌گیری یا بازی شلیک استفاده می‌شود.
shootee
شلیک‌کننده به فردی اطلاق می‌شود که در یک بازی یا رقابت شلیک کند.
shoother
تیرانداز به شخصی اطلاق می‌شود که به کار تیراندازی مشغول است و معمولاً در ورزش یا شکار فعالیت می‌کند.
shootman
تیرانداز به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه تیراندازی تخصص و مهارت دارد.
shopboard
تابلویی که در فروشگاه نصب می‌شود و اطلاعات مربوط به محصولات یا خدمات را نشان می‌دهد.
shopbook
کتابی که برای ثبت اطلاعات مربوط به فروش و موجودی در فروشگاه استفاده می‌شود.
shopbreaker
به فردی اطلاق می‌شود که به عمد به فروشگاهی آسیب می‌زند یا آن را سرقت می‌کند.
shopbreaking
به عمل سرقت از فروشگاه یا ورود به آن به طور غیرقانونی اطلاق می‌شود.
shope
مغازه، فروشگاهی کوچک برای فروش کالا یا خدمات که معمولاً در یک محله قرار دارد.
shopfolk
کارکنان یا مردم یک فروشگاه، به ویژه کسانی که در تعامل با مشتریان هستند.
shopful
فروشگاهی که پر از اجناس یا اقلام برای فروش است.
shopfuls
چندین فروشگاه که پر از اجناس یا اقلام برای فروش هستند.
shopgirlish
سبک یا حالت خاصی که به دختران جوان و نوجوان تعلق دارد و معمولاً شاد و مد روز است.
shophar
فروشگاه یا مغازه‌ای که برخی اقلام خاص یا دست‌ساز را به فروش می‌رساند.
shophars
شوفار، یک نوع ساز بادی که معمولاً از شاخ حیوانات به عنوان شیپور استفاده می‌شود، و در مراسم‌های مذهبی و جشن‌ها به کار می‌رود.
shophroth
شوفروت، نوعی ساز بادی که به طور خاص برای مراسم و جشن‌های مذهبی طراحی شده است و معمولاً از مواد مختلف ساخته می‌شود.
shopkeep
فروشنده، شخصی که در یک فروشگاه کار می‌کند و مسئولیت مدیریت فروش و خدمات مشتری را بر عهده دارد.
shopkeeperess
فروشنده زن، فردی که یک فروشگاه را مدیریت می‌کند و ممکن است به عنوان صاحب یا مدیر شناخته شود.
shopkeepery
فروشندگی، فرآیندهایی که در آن فروشندگان به مدیریت فروشگاه و خدمات مشتریان می‌پردازند.
shopkeeperish
فروشنده‌وار، به ویژگی‌ها یا رفتارهایی اشاره دارد که مختص یک فروشنده است و شامل مهمان‌نوازی و خدمات گرا بودن می‌شود.
shopkeeperism
شاپکیپرئیسم به معنای تأکید بر نقش و قدرت فروشندگان در مسائل اجتماعی و اقتصادی است.
shopkeeping
فروشندگی به فرآیند خرید و فروش کالاها در یک فروشگاه اطلاق می‌شود.
shopland
شاپ‌ لند به مناطقی اشاره دارد که عمدتاً شامل فروشگاه‌ها و فعالیت‌های تجاری است.
shoplet
شاپلت به یک فروشگاه کوچک و معمولاً موقتی اشاره دارد که به راحتی قابل دسترسی است.
shoplike
شبیه یک فروشگاه بودن، به نوعی اشاره به ارائۀ اجناس و خدمات دارد.
shopmaid
شاپمید به فردی اطلاق می‌شود که در یک فروشگاه به خدمت مشتریان می‌پردازد.
shopmark
شاپ‌مارک، برند یا نشانه‌ای است که در تجارت و خرید به کیفیت و اعتبار محصولات اشاره دارد.
shopmate
همکار خرید، فردی است که در یک محیط خرید با شما همکاری می‌کند و می‌تواند در انتخاب و خرید محصولات به شما کمک کند.
shopocracy
شاپوکراسی، سیستمی است که در آن خرده‌فروشان و برندها تأثیر عمده‌ای بر خرید و انتخاب‌های مصرف‌کنندگان دارند.
shopocrat
شاپوکرات، فردی است که در دنیای خرده‌فروشی دارای نفوذ و قدرت است و می‌تواند تأثیر زیادی بر تصمیمات تجاری داشته باشد.
shoppy
شاپی، اصطلاحی است که به فضایی شاد و دوست‌داشتنی در یک مکان خرید اشاره دارد.
shoppier
شاپی‌تر، صفتی است که برای توصیف فروشگاه یا محیط خریدی استفاده می‌شود که احساس خوشایندی می‌دهد.
shoppiest
شلوغ‌ترین در زمینه خرید، به مکان‌هایی اطلاق می‌شود که بیشترین تعداد فروشگاه‌ها یا گزینه‌های خرید را دارند.
shoppings
به عمل خرید کردن اشاره دارد، به ویژه زمانی که در مقادیر بزرگ یا به طور مکرر انجام می‌شود.
shoppini
اصطلاحی برای توصیف خریدهایی که با تعامل اجتماعی آنلاین ترکیب می‌شوند.
shoppish
به معنای وابستگی به خرید و علاقه زیاد به خرید به خصوص در زمینه‌های مد و کالاها.
shoppishness
حالت یا ویژگی وابستگی و اشتیاق زیاد به خرید.
shopster
به شخصی اطلاق می‌شود که در خرید مهارت دارد و به خوبی می‌تواند معاملات خوب را پیدا کند.