stratovision
فناوری مربوط به دیدن یا به تصویر کشیدن از ارتفاعات بالا.
stratums
لایه‌های مختلفی که در زمین‌شناسی و دیگر زمینه‌ها وجود دارند.
straucht
نوعی رویکرد یا تفکر که در آن ایده‌ها یا نظرات به شدت بیان می‌شوند.
strauchten
استراوشن به معنای نوع خاصی از گل یا گیاه است که در باغ‌ها و فضاهای باز کاشته می‌شود.
straught
استراخت به معنای مستقیم و بدون انحراف است.
strauss
استراوس به نام یک آهنگساز مشهور اتریشی اشاره دارد که بسیاری از والزها و قطعات موسیقی رنگارنگ را نوشته است.
stravagant
استراوانت به معنای زندگی یا عملی با هزینه‌های بسیار زیاد و زیبا است.
stravague
استراوگ به معنی غیرمعمول و خارج از عرف است.
stravaiger
استراوایگر به معنای کسی است که در خلق آثار هنری مهارت دارد.
strave
گرسنگی کشیدن، به معنای عدم دریافت غذا و رنج بردن به خاطر آن.
stravinsky
ایگور استراوینسکی، آهنگساز و موسیقیدان روسی که به دلیل نوآوری‌هایش در موسیقی شناخته می‌شود.
strawberrylike
شبیه توت‌فرنگی، به معنای توصیف چیزی که ویژگی‌های ظاهری توت‌فرنگی را دارد.
strawbill
پرنده‌ای با نوک خاص که در نواحی مرطوب یافت می‌شود.
strawbreadth
عرض یا پهنای چیزی که از نی ساخته شده باشد.
strawed
نی‌پاشی کردن، به معنای قرار دادن نی برای محافظت از خاک یا گیاهان.
strawen
داستان، بخشی از گیاهانی مانند گندم و جو است که پس از برداشت محصول باقی می‌ماند و معمولاً در کشاورزی کاربرد دارد.
strawer
کاردک، ابزاری است که برای تمیز کردن یا شکل دادن به مواد نرم مانند خاک رس یا دوده استفاده می‌شود.
strawfork
کوهک پرچم، ابزاری است که برای جابه‌جایی و بلند کردن کاه و علوفه به کار می‌رود.
strawhat
کلاه strawhat، کلاهی است که از ساقه‌های گیاهان ساخته شده و معمولاً برای حفاظت از آفتاب استفاده می‌شود.
strawy
strawy به معنای داشتن بافت یا ظاهری مشابه کاه یا نشاسته است.
strawyard
حیاط strawyard، فضایی است که به انبار یا نگهداری کاه و علوفه اختصاص دارد.
strawier
شاداب تر از کاه، به معنای بیشتر شباهت به کاه در بافت یا خاصیت.
strawiest
دارای بیشترین شباهت به کاه، از لحاظ بافت یا خصوصیات.
strawing
عملیات پخش کاه بر روی زمین یا مزرعه.
strawish
تا حدی شبیه کاه، بدون تعریف دقیق.
strawless
بدون نی، به معنای حذف یا عدم وجود نی.
strawlike
شبیه کاه، به معنای داشتن ویژگی‌ها یا ظاهری مشابه کاه.
strawmote
استروموت، ابزاری برای افزودن بافت و رنگ به آثار هنری و صنایع دستی.
strawsmall
نی‌های کوچک که معمولاً در نوشیدنی‌های کودکانه یا کوچک استفاده می‌شوند.
strawsmear
عملی برای ایجاد بافت یا اثر خاص با استفاده از نی.
strawstack
کپه‌ای از کاه که معمولاً برای آماده‌سازی بستر برای حیوانات یا برای استفاده در ساخت و ساز استفاده می‌شود.
strawstacker
شخصی که مسئول جمع‌آوری و سازماندهی strawstack‌ها است.
strawwalker
شخصی که در حال حرکت با نی‌ها یا در یک محیط با نی‌ها است.
strawwork
کار با استفاده از کاه، به ویژه برای ساخت اشیای تزئینی و هنری.
strawworm
نوعی کرم که معمولاً در کاه و مواد آلی رشد می‌کند.
stre
یک بخش کلمه که به تنهایی معنی ندارد و در دیگر کلمات استفاده می‌شود.
streahte
یک کلمه یا اصطلاح که در گذشته استفاده می‌شده و امروزه کمتر شناخته‌شده است.
streakedly
به صورت نوار نوار، به طوری که خطوط یا نوارهایی قابل مشاهده باشد.
streakedness
حالتی که در آن خطوط یا نوارهایی در یک شی وجود دارد.
streakily
به صورت خطی و ناهموار.