subflexuous
زیر انعطاف‌پذیر، به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که قابل انعطاف و پیچیده هستند.
subflexuously
به‌طور زیر انعطاف‌پذیر، به طریقه‌ای اشاره دارد که منعطف و روان باشد.
subflooring
زیرسازی، لایه‌ای از مصالح ساختمانی که در زیر کف قرار می‌گیرد و وظیفه پشتیبانی از کف را دارد.
subflora
زیرگیاهان، گیاهان کوچکی که در زیر گیاهان بزرگ‌تر یا در بستر خاک رشد می‌کنند.
subfluid
زیرمایع، مایعی که در زیر لایه‌های دیگر یا در یک سیال وجود دارد.
subflush
زیرشستشو، سیستمی که به هنگام استفاده از آب، بهینه‌سازی مصرف آب در دستشویی یا سیستم‌های لوله‌کشی را انجام می‌دهد.
subfluvial
زیرآبی، به مناطق زیر سطح آب اشاره دارد که ویژگی‌های خاص زیست‌محیطی دارد.
subfocal
زیر مرکزی، به نقاطی در یک موضوع یا تصویر اشاره دارد که تأثیرگذار هستند اما در کانون توجه نیستند.
subfoliar
زیربرگ، به رشد یا ویژگی‌هایی در زیر برگ‌ها اشاره دارد.
subfoliate
زیربرگدار، اشاره به نوعی از گیاه یا ساختار گیاهی دارد که برگ‌های آن به صورت خاصی عمل می‌کنند.
subfoliation
زیربرگ‌ زایی، فرآیند یا ویژگی مربوط به رشد و ساختار زیر برگی در گیاهان است.
subforeman
دستیار سرکارگر، فردی است که زیر نظر سرکارگر وظایف اجرائی را انجام می‌دهد.
subforemanship
دستیار سرکارگری، به هنر و علم مدیریت کارگران و وظایف در زیر نظر یک سرکارگر اشاره دارد.
subforemen
دستیاران سرکارگر، چندین فرد هستند که زیر نظر سرکارگر کار می‌کنند و مسئولیت‌های مشخصی دارند.
subformation
زیرساخت، لایه‌ای از زمین‌شناسی که زیر لایه‌های قابل مشاهده قرار دارد و ممکن است اطلاعات مهمی درباره ساختار زمین ارائه دهد.
subformative
زیرساختی، اشاره به عناصری که در ایجاد یا تغییر شکل یا معنی یک چیز به کار می‌روند.
subformatively
به صورت زیرساختی، اشاره به رویکردی که بر تحلیل عناصر بنیادی و اساس‌ساز تمرکز دارد.
subformativeness
زیرساخت‌گذاری، صفتی برای توصیف چگونگی تاکید بر ساختار و شکل‌گیری یک متن یا موضوع.
subfossil
زیرفسیل، بقایای زیستی که به تازگی از بین رفته‌اند و هنوز هم شواهدی از آنها در دسترس است.
subfossorial
زیرفسیلی، اشاره به رفتار یا ویژگی‌های موجوداتی که عمدتاً در زیر زمین زندگی می‌کنند.
subfoundation
زیرپایه، ساختاری است که زیر بنیاد اصلی قرار می‌گیرد و برای تقویت و پایداری بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
subfraction
زیرکسر، قسمتی از یک کسر یا مقدار بزرگ‌تر است که به یک گروه خاص اشاره می‌کند.
subfractional
زیرکسر، وصفی است که به اجزای کوچکتر یا قسمت‌های جزيی‌تر از یک کل اشاره دارد.
subfractionally
به شیوه‌ای اطلاق می‌شود که در آن کار یا داده‌ها به قسمت‌های کوچکتر تقسیم می‌شوند.
subfractionary
به دسته‌بندی‌هایی اطلاق می‌شود که زیرمجموعه‌ای از یک کل بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهند.
subfractions
زیرکسرها به بخش‌های کوچکتری از یک کل اشاره دارد که می‌توانند ویژگی‌ها یا رفتارهای خاصی داشته باشند.
subfreezing
زیر صفر، به دماهایی اشاره دارد که کمتر از صفر درجه سانتی‌گراد هستند و معمولاً مربوط به یخ‌زدگی می‌باشند.
subfreshman
زیر سال اولی به دانش‌آموزانی گفته می‌شود که تازه وارد یک دوره تحصیلی با نمره پایین‌تر از سال اول هستند.
subfreshmen
زیر سال اولی‌ها به گروهی از دانش‌آموزان اشاره دارد که در سال اول تحصیلات خود هستند.
subfrontal
زیر پیشانی به نواحی زیر ناحیه پیشانی در آناتومی یا به نواحی خاص در علوم جوی اشاره دارد.
subfrontally
به نوعی اشاره دارد که فرآیند یا فعالیتی به صورت زیر ناحیه جلو انجام می‌شود.
subfulgent
به نوع خاصی از درخشش اشاره دارد که به طور کامل و واضح نیست.
subfulgently
به صورت زیرتابانی، به حالت نوری که به آرامی و به طور غیرمستقیم تابیده می‌شود.
subfumigation
زیرمیکروکردن، فرآیند انجام بخار یا گاز در زیر سطح برای از بین بردن آفات.
subfumose
زیرمیکرو، به حالتی اشاره دارد که بخار یا گاز در زیر سطح مشخصی وجود دارد.
subfunction
زیرعملکرد، یک عملکرد جانبی یا فرعی که در یک سیستم بزرگتر وجود دارد.
subfunctional
زیرعملکردی، اشاره به برخی از ویژگی‌های اضافی در یک سیستم یا محصول دارد.
subfunctionally
به شیوه‌ای که ویژگی‌های فرعی یا اضافی عملیاتی در یک فرآیند وجود دارند.
subfunctions
زیرعملکردها، عملکردهای کوچکتری هستند که زیر مجموعه‌ای از یک عملکرد بزرگتر را تشکیل می‌دهند و معمولاً برای ساده‌سازی کد یا استفاده مجدد ایجاد می‌شوند.
subfuscous
زیرتیره، به رنگ‌های تیره و کدر اطلاق می‌شود که به طور کلی احساس سنگینی یا حزن را ایجاد می‌کنند.