subnubilar
زیر نوبلار، به ابرهایی اطلاق می‌شود که در ارتفاعات پایین‌تر از حد معمول وجود دارند.
subnuclei
زیرهسته‌ها، به ساختارهای کوچکتر درون هسته سلول اشاره دارند که عملکردهای خاصی دارند.
subnucleus
زیرهسته، به ساختار کوچکی در درون هسته اشاره دارد که وظایف خاصی را بر عهده دارد.
subnucleuses
زیرهسته‌ها، جمع زیرهسته بوده و به ساختارهای کوچکتر درون هسته اشاره دارد.
subnude
برهنه کردن یک شکل در هنر، به نمایش درآوردن برهنگی به شیوه‌های خاص.
subnumber
عدد فرعی که به یک عدد اصلی وابسته است و در محاسبات مختلف به کار می‌رود.
subnutritious
خوراکی که مواد مغذی کمی دارد و نمی‌تواند نیازهای غذایی بدن را به خوبی تأمین کند.
subnutritiously
به شیوه‌ای که فاقد مواد مغذی کافی است.
subnutritiousness
کیفیت یا وضعیت کم‌موادغذایی بودن.
subnuvolar
منطقه‌ای که در زیر ابرها قرار دارد و می‌تواند زیستگاه‌های خاصی را شامل شود.
suboblique
زیر مایل، به زاویه‌ای اطلاق می‌شود که کمتر از 90 درجه است و معمولاً در هندسه و نقاشی به کار می‌رود.
subobliquely
به صورت زیر مایل، به طرز غیر مستقیم و با زاویه ای کمتر از 90 درجه اشاره دارد.
subobliqueness
زیر مایل بودن، ویژگی یا حالت چیزی است که زیر زاویه 90 درجه قرار دارد، به طور خاص در هندسه.
subobscure
زیر مخفی، به نکات یا موضوعات کم اهمیت و کم شناخته شده اشاره دارد.
subobscurely
به طور زیر مخفی، به نحوی اشاره دارد که واضح نباشد و به سختی قابل درک باشد.
subobscureness
زیر مخفی بودن، حالت یا ویژگی موضوعی است که روشن یا واضح نیست.
subobsolete
زیر فرسوده، وضعیتی را توصیف می‌کند که یک چیز هنوز قابل استفاده است، اما دیگر به روز نیست و توسط گزینه‌های بهتری جایگزین شده است.
subobsoletely
در حالت زیر فرسوده، به طور خاص به برخی ویژگی‌ها یا روش‌ها اشاره دارد که به طور خاص قدیمی و بی‌استفاده شده‌اند.
subobsoleteness
حالتی از فرسودگی که به تدریج نه تنها استفاده از کالای خاصی را کاهش می‌دهد، بلکه رقابت را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.
subobtuse
به این معناست که استدلال‌ها یا فکرها به نوعی کند و غیرشفاف هستند که باعث به وجود آمدن ابهام می‌شوند.
subobtusely
به طور خاص بر روش‌های غیرشفاف و مبهم بیان در گفتار تأکید می‌کند که فهم را دشوار می‌سازد.
subobtuseness
وضعیتی که در آن توضیحات و تفکرات به شکلی غیرشفاف و مبهم باقی می‌مانند و درک موضوع را دشوار می‌سازند.
suboccipital
زیر جمجمه، مربوط به ناحیه‌ای در پشت جمجمه که شامل ماهیچه‌ها و عصب‌های خاصی است.
subocean
زیر اقیانوس، اشاره به قسمت‌های زیر سطح آب‌های اقیانوسی دارد.
suboceanic
زیری اقیانوسی، مشخصه‌های زیر سطح آب‌های اقیانوس را توصیف می‌کند.
suboctave
ساب‌اکتاوی، فرکانسی کمتر از شکل کامل اکتاو است که به معنای عمق صدا است.
suboctile
ساب‌اوتیل، به اشکالی اشاره دارد که شامل عناصر زیر اکتاو می‌شوند.
suboctuple
ساب‌اکتاب، به مجموعه‌ای از هشت عنصر که به وحدت یا ساختار خاصی تعلق دارند، اشاره می‌کند.
subocular
زیرچشمی، به ناحیه‌ای از بدن موجودات اشاره دارد که در زیر ناحیه چشمی قرار دارد و معمولاً در زمینه‌های زیست‌شناسی و آناتومی استفاده می‌شود.
subocularly
به طور زیرچشمی، به معنای مشاهده یا دیدن از زیر ناحیه چشمی است.
suboesophageal
زیرمری، به ناحیه‌ای در سیستم عصبی جانوران به ویژه حشرات اشاره دارد.
suboffice
دفتر فرعی، به دفاتری که به عنوان یک زیرمجموعه از دفتر اصلی فعالیت می‌کند، اشاره دارد.
subofficer
کمک آتش‌نشین، به فردی اشاره دارد که در رده‌های پایین‌تر نسبت به افسران اصلی فعالیت می‌کند.
subofficers
کمک آتش‌نشین‌ها، به گروهی از افراد اشاره دارد که به افسران بالاتر کمک می‌کنند.
suboffices
شعبه‌های فرعی، مکان‌هایی هستند که به عنوان بخشی از یک سازمان بزرگتر عمل می‌کنند.
subofficial
مقامی که در سطوح پایین‌تر از مقام‌های اصلی عمل می‌کند و معمولاً مسؤولیت‌های خاصی دارد.
subofficially
به معنای غیررسمی و بدون تأیید رسمی از مقامات بالاتر.
subolive
رنگی که مشابه رنگ زیتون است، اما با سایه‌ای ملایم‌تر.
subopaque
ماده‌ای که کاملاً شفاف نیست و مانع دید می‌شود.
subopaquely
به صورتی که شفافیت کامل ندارد و نور را به طور ملایمی پخش می‌کند.