subpattern
الگوی فرعی؛ یک عنصر طراحی که به عنوان جزئی از یک الگوی بزرگ‌تر یا اصلی عمل می‌کند.
subpavement
زیر جاده؛ لایه‌ای از مصالح زیر جاده که به عملکرد بهتری در زهکشی و پشتیبانی از جاده کمک می‌کند.
subpectinate
زیر پرچینی؛ به ویژگی‌های خاصی که در ساختار گیاهی یا جانوری وجود دارند، اشاره دارد.
subpectinated
دارای ویژگی‌های زیر پرچینی؛ به خصوص در اشاره به ساختارهای گیاهی و جانوری.
subpectination
زیرپکتیناسیون، فرآیندی که در آن عضلات زیر ناحیه سینه درگیر می‌شوند و مهم برای تقویت و توان‌بخشی است.
subpectoral
زیرپکتورال، مربوط به ناحیه‌ای است که زیر عضله سینه‌ای واقع شده است و در جراحی و تشخیص عوارض از اهمیت بالایی برخوردار است.
subpeduncle
زیرپدونک، بخشی از ساقه یا پایه‌ای است که به نگهداری و پایداری گیاهی کمک می‌کند.
subpeduncled
زیرپدونک‌دار، به ویژگی گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای پایه‌ای نزدیک به زمین هستند.
subpeduncular
زیرپدونکی، مربوط به شیوه‌های رشد و ساختارهای موجود در نواحی زیرپدونک می‌باشد.
subpedunculate
زیرپدونک‌دار، به ویژگی گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای تغییرات خاصی در ساختار پایه هستند.
subpedunculated
زیرپونداکولیت، اشاره به ویژگی‌های گیاهی دارد که در آن، گل یا میوه به طور مستقیم به ساقه متصل می‌شود.
subpellucid
زیرشفاف، به حالت یا ویژگی‌ای اطلاق می‌شود که نور را به طور یکنواخت و ملایم عبور می‌دهد.
subpellucidity
زیرشفافیت به ویژگی یک ماده اطلاق می‌شود که نور را مقداری عبور می‌دهد اما به وضوح شفاف نیست.
subpellucidly
به طور زیرشفاف، به معنا یا روش بیان واضح و صریحی اشاره دارد که درک را آسان می‌سازد.
subpellucidness
زیرشفاپذیری به درجه‌ای از شفافیت یا وضوح در ارتباط یا بیان ایده‌ها گفته می‌شود.
subpeltate
زیرپلتات به نوعی برگ یا ساختار گیاهی اطلاق می‌شود که به شکل خاصی به ساقه متصل می‌شود.
subpeltated
در علم گیاه‌شناسی به حالت خاصی از برگ‌ها اطلاق می‌شود که شبیه به شکل قلب بوده ولی به طور کامل گرد نیستند.
subpeltately
به شیوه‌ای اشاره دارد که برگ‌ها به صورت نیمه‌قلبی بر روی ساقه قرار گرفته‌اند.
subpena
یک دستور رسمی که خواهان حضور فردی به عنوان شاهد یا ارائه مدارک در دادگاه می‌شود.
subpenaed
به معنی این است که فردی به طور رسمی به حضور در دادگاه یا ارائه مدارک خواسته شده است.
subpenaing
فرایند رسمی خواستن از افراد برای حضور در دادگاه یا ارائه مدارک.
subpenas
جمع کلمه ساب‌پینا، به موارد متعدد این دستور رسمی اشاره دارد.
subpentagonal
زیرپنج‌ضلعی به شکل‌هائی اشاره دارد که دارای پنج ضلع هستند، اما به دلیل مشخصات خاصی تغییر یافته‌اند.
subpentangular
زیرپنج‌زاویه‌ای به ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای پنج زاویه مشخص هستند.
subpericardiac
زیرپریکارد به ناحیه‌ای اشاره دارد که زیر کیسه‌ قلب قرار گرفته است.
subpericardial
زیرپریکارد به ناحیه‌ای اشاره دارد که زیر کیسه‌ قلب قرار دارد.
subpericranial
زیرپریکرانی به فضایی اطلاق می‌شود که در زیر کاسه‌ سر قرار دارد.
subperiod
زیر دوره به بازه‌ای در زمان اشاره می‌کند که به زیرمجموعه‌ای از یک دوره بزرگ‌تر تعلق دارد.
subperiosteal
زیرپریوستی، اشاره به کلمه‌ای در علم پزشکی دارد که به ساختارهای زیر لایه پریوست (پوشش استخوان) اشاره می‌کند.
subperiosteally
به روشی که در آن عمل جراحی یا درمانی در ناحیه زیر لایه پریوست انجام می‌شود.
subperitoneal
زیرپریتونئال به فضای زیر لایه‌های پریتونئوم اشاره دارد که در حفره شکم قرار دارد.
subperitoneally
به روشی که در آن عمل جراحی یا درمانی در ناحیه زیر لایه پریتونئوم انجام می‌شود.
subpermanent
نیمه‌دائمی به حالتی اشاره دارد که ماندگاری طولانی‌تری نسبت به حالت موقت دارد، اما دائمی نیست.
subpermanently
به شیوه‌ای که تغییرات به طور نیمه‌دائمی دائمی باشند.
subperpendicular
زیر垂 به معنای این است که یک خط یا سطح کاملاً عمود بر دیگری قرار دارد، به ویژه در موقعیت‌های خاص هندسی.
subpetiolar
زیرپتیولی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که مربوط به ساقه کوچک یا نرمی که در پایه برگ قرار دارد، می‌باشد.
subpetiolate
زیرپتیولی به برگی اطلاق می‌شود که ساقه کوچکی در پایین دارد و این ویژگی نشان‌دهنده سازگاری گیاه با محیط است.
subpetiolated
زیرپتیولات به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که شامل برگ‌هایی با ساقه‌های کوچک‌تری در زیر هستند، اغلب در شرایط خاص رشد می‌کنند.
subpetrosal
زیرپتروسال به نواحی زیر قسمت پتروس یک استخوان اشاره دارد، به ویژه در ارتباط با عملکرد شنوایی.
subpharyngal
زیرحلقی به نواحی یا غدد مرتبط با سیستم گوارش در موجودات اشاره دارد، به‌ویژه در حشرات.