telemeteorographic
تل متئورگرافیک، مربوط به ثبت و تحلیل داده‌های جوی از راه دور.
telemetric
تل متریک، مربوط به اندازه‌گیری داده‌ها از راه دور و انتقال آن به یک مکان دیگر.
telemetrical
تل متریکال، مربوط به اندازه‌گیری از راه دور و تحلیل داده‌ها.
telemetrically
به صورت تل متریکال، مربوط به اندازه‌گیری و انتقال داده‌ها از راه دور.
telemetries
تلماژی، مجموعه‌ای از داده‌ها و اطلاعاتی که از طریق یک سیستم اندازه‌گیری از دور به دست می‌آید.
telemetrist
تلماژشناس، شخصی که به تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌های مربوط به تلماژی می‌پردازد.
telemetrograph
تلماژوگراف، دستگاهی است که برای اندازه‌گیری فاصله‌ها و ابعاد از دور استفاده می‌شود.
telemetrography
تلماژوگرافی، علم و فناوری اندازه‌گیری از راه دور برای تعیین فاصله و اندازه‌گیری ابعاد.
telemetrographic
تلماژوگرافیک، صفتی مرتبط با اندازه‌گیری‌ها و داده‌های تلماژوگرافی.
telemotor
تلماژنر، وسیله‌ای که برای کنترل ماشین‌آلات و دستگاه‌ها از راه دور استفاده می‌شود.
telencephal
تلنسفال، بزرگترین ناحیه از مغز که شامل قشر مغزی و ساختارهای عمیق‌تر است، و در پردازش حسی و حرکتی نقش دارد.
telencephala
تلنسفالا، جمع تلنسفال، به دو نیمکره مغز اشاره دارد که مسئول پردازش‌های مختلف شناختی و حرکتی هستند.
telencephalic
تلنسفالیک، صفتی که به ویژگی‌ها یا عملکردهای تلنسفال اشاره دارد، به‌ویژه در زمینه‌های شناختی.
telencephalla
تلنسفالا، نظر به مفهوم فیزیولوژیکی و ساختاری دو نیمکره مغز و عملکردهای مرتبط با آن در علوم اعصاب.
telenergy
تل انرژی، انرژی مربوط به فعالیت‌های شناختی و عملکردهای مغزی، که از توانایی‌های مغز ناشی می‌شود.
telenergic
تل انرژی، صفتی که به فرآیندها و فعالیت‌های مرتبط با انرژی ذهن و عملکرد مغزی اشاره دارد.
teleneurite
تلنوریت، یک نوع التهاب در انتهای عصب‌ها که می‌تواند باعث درد و ناراحتی شود.
teleneuron
تلنورون، نوعی نورون که وظیفه انتقال سیگنال‌های عصبی را دارد.
telenget
تلنگت، به معنای به دست آوردن چیزی از راه دور است.
telengiscope
تلنگی‌اسکوپ، وسیله‌ای برای مشاهده اشیاء یا نقاط دور.
telenomus
تلنوماس، سرده‌ای از زنبورهای پارازیتی که در اکوسیستم‌ها نقش مهمی دارند.
teleobjective
لنز تلئوختی، لنز دوربینی است که برای عکاسی از اشیاء دور طراحی شده است.
teleocephali
تلئوسفالی، گروهی از ماهی‌های آب شیرین و شور که دارای سرهای طویل و باریک هستند.
teleocephalous
تلئوسفالوس، صفتی که به موجوداتی اطلاق می‌شود که سرهای کشیده دارند.
teleoceras
تلئوسرا، جنسی از پستانداران ضخیم‌پوست که در دوره‌های گذشته زندگی می‌کردند.
teleodesmacea
تلئودسمسیا، نامی برای گروهی از موجودات که ویژگی‌های خاصی دارند.
teleodesmacean
تلئودسمسیا، صفتی که به موجوداتی با زندگی‌های خاص مربوط می‌شود.
teleodesmaceous
تلئودسمسیا، ویژگی‌هایی که به یک گروه خاص از ارگانیزم‌ها تعلق دارد.
teleodont
تلئودنت به حیواناتی اطلاق می‌شود که فک های بلندی دارند و معمولاً در سطوح مختلف زیست می‌کنند.
teleologically
از منظر غایی یا هدف نگرانه؛ به نحوی که بر مقاصد و اهداف تأکید شود.
teleologism
به فلسفه‌ای اطلاق می‌شود که اعمال و تغییرات را بر اساس اهداف و مقاصد تبیین می‌کند.
teleologist
فردی که بر این باور است که همه چیز یک هدف یا نهادی دارد.
teleometer
دستگاهی که برای اندازه‌گیری فواصل دقیق بین اشیاء دور دست استفاده می‌شود.
teleophyte
گیاهانی که در محیط‌های دارای محدودیت آب رشد می‌کنند و به شرایط سخت سازگار هستند.
teleophobia
ترس از رابطه‌های دوردست یا سفرهای دور
teleophore
دستگاهی برای انتقال اطلاعات در ارتباطات از راه دور
teleoptile
رشد جهت‌دار گیاهان به سمت منبع نور
teleorganic
سیستم‌ها و فناوری‌های مرتبط با مطالعه زندگی و موجودات زنده
teleoroentgenogram
تصاویری که با استفاده از اشعه ایکس از راه دور گرفته می‌شود
teleoroentgenography
فرآیند تصویربرداری از اشعه ایکس با استفاده از فناوری‌های دور