معنی فارسی telemotor
B1تلماژنر، وسیلهای که برای کنترل ماشینآلات و دستگاهها از راه دور استفاده میشود.
A device used to control machinery remotely.
- NOUN
example
معنی(example):
تلماژنرانی ماشین آلات را از فاصله کنترل میکند.
مثال:
The telemotor controls the machinery from a distance.
معنی(example):
او یک تلماژنر نصب کرد تا بهرهوری در کارخانه را بهبود بخشد.
مثال:
He installed a telemotor to improve efficiency in the factory.
معنی فارسی کلمه telemotor
:
تلماژنر، وسیلهای که برای کنترل ماشینآلات و دستگاهها از راه دور استفاده میشود.