terbias
ترابیا، به نوعی شکل‌گیری سنگی خاص اشاره دارد که در زمین‌شناسی بسیار حائز اهمیت است.
terbic
ترابیک، اصطلاحی است که در زمینه‌های علمی خاص به کار می‌رود.
terbiums
ترابیوم‌ها عناصر شیمیایی از گروه لانثانیدها در جدول تناوبی هستند که نماد شیمیایی‌شان Tb و عدد اتمی‌شان 65 می‌باشد.
tercelet
ترسلت به معنی شاهین نر جوان است، نوعی پرنده شکاری که در بین پرنده‌شناسان شناخته شده است.
tercelets
ترسلت‌ها به گروهی از شاهین‌های نر جوان اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های مشخصی هستند.
tercentenarian
ترسنتنیان به شخصی اطلاق می‌شود که 300 سال سن دارد که اصطلاحی نادر است.
tercentenarize
ترسنتنیارز کردن به معنای ارج نهادن به تاریخ‌های خاص و یا رویدادهایی است که به یک دوره خاص تعلق دارند.
tercer
ترسر به معنای سومین نسخه یا قسمت از یک مجموعه است.
terceron
ترسراون، اشاره به نوعی اسب قوی و استقامت دار دارد.
terceroon
ترسراون به عنوان یک نژاد هیبریدی از اسب، ویژگی های خاصی دارد.
terchloride
ترکلرید ترکیبی شیمیایی است که در صنعت کاربرد دارد.
tercia
ترسیا در موسیقی به فاصله سوم میان دو نت اشاره دارد.
tercine
ترسین مربوط به یک طبقه بندی در علوم زنده شناسی است.
tercio
ترسیا به معنای یک سوم و مرتبط با تقسیم بندی است.
terdiurnal
تر دیورال به معنای فعال بودن در دو زمان خاص از روز یعنی سپیده دم و غروب است.
terebate
ترابیت نوعی گاستروپاد دریایی با صدف خاص است.
terebella
ترابلا نوعی موجود دریایی با ساختار بدنی خاص است که در رسوبات شنی زندگی می‌کند.
terebellid
ترابلییدها بخشی از خانواده کرم‌های دریایی پلی‌کایت هستند.
terebellidae
خانواده‌ای از کرم‌های دریایی که به خاطر ساختار لوله‌ای‌شان شناخته می‌شوند.
terebelloid
ترابلاویید به کرم‌های دریایی خاصی اشاره دارد که در دسته پلی‌کایت‌ها قرار دارند.
terebellum
ترِبِلوم، بخشی از موجودات دریایی که به درک بهتر زیست‌شناسی آن‌ها کمک می‌کند.
terebene
ترِبِن، ترکیبی که در روغن‌های معطر وجود دارد و به بهبود عطر کمک می‌کند.
terebenes
ترِبِن‌ها، ترکیباتی که از منابع طبیعی استخراج می‌شوند و در صنایع مختلف کاربرد دارند.
terebenic
ترکیبات ترِبِنیک، موادی که به خاطر خواص عطری و دیگر ویژگی‌ها مورد توجه هستند.
terebenthene
ترِبِنثن، یک ترکیب شیمیایی که در صنایع مختلف کاربرد دارد.
terebic
ترکیبات و اسیدهای ترِبیک، موضوعاتی برای تحقیقات جدید در بیوشیمی.
terebilic
ترابیلک، مربوط به نوعی گیاه با خاصیت‌های خاص و منحصر به فرد.
terebinic
ترابینی، مربوط به روغنی که از رزین درختان خاص به دست می‌آید.
terebinthaceae
ترابینتاسه، خانواده‌ای از گیاهان که شامل درختان و درختچه‌های خاص است.
terebinthial
ترابینی، مربوط به زیستگاهی خاص که گیاهان و حیات وحش منحصر به فردی دارد.
terebinthian
ترابینی، مربوط به درختان و ویژگی‌های خاصی که مرتبط با گیاه ترابین است.
terebinthic
ترابینتیک، مرتبط با انواع خاصی از رزین‌های گیاهان ترابینی.
terebinthina
تره بینتینا به معنی صمغ درخت تره بینتینا است که در صنایع مختلفی از جمله رنگسازی و معطرسازی استفاده می‌شود.
terebinthinate
تره بینیتین به موادی اطلاق می‌شود که شامل صمغ درخت تره بینیتینا هستند و در هنر به کار می‌روند.
terebinthine
تره بینتین به کوالیته‌ای اطلاق می‌شود که مرتبط با صمغ درخت تره بینتینا و استفاده‌های آن می‌باشد.
terebinthinous
تره بینینوس به بافت یا ویژگی‌های مربوط به صمغ درخت تره بینتینا اشاره دارد.
terebinthus
تره بینتوس نام علمی درختی است که صمغ آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
terebra
تره‌برا به نوعی حلزون دریایی اشاره دارد که در دسته‌بندی نرم‌تنان قرار می‌گیرد.
terebrae
ترابه‌ها، نوعی مجسمه از سفال خاکی که در مناطق مختلف یافت می‌شود و معمولاً با هدف دینی یا تزئینی ساخته شده‌اند.
terebral
تریبری، مربوط به مغز یا فعالیت‌های مرتبط با آن.