معنی فارسی terebinthial
B1ترابینی، مربوط به زیستگاهی خاص که گیاهان و حیات وحش منحصر به فردی دارد.
Pertaining to a specific habitat that is characterized by unique flora and fauna.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زیستگاه ترابینی تنوع غنی از گیاهان و جانوران را فراهم میکند.
مثال:
The terebinthial habitat provides a rich diversity of flora and fauna.
معنی(example):
مناطق ترابینی اغلب با آب و هوای خشک خود شناخته میشوند.
مثال:
Terebinthial regions are often characterized by their dry climate.
معنی فارسی کلمه terebinthial
:
ترابینی، مربوط به زیستگاهی خاص که گیاهان و حیات وحش منحصر به فردی دارد.