thissen
این اصطلاح غیررسمی برای بیان روش یا شیوه خاصی استفاده می‌شود.
thistlebird
پرنده خاری، نوعی پرنده کوچک است که معمولاً در نزدیکی خارها زندگی می‌کند و آوازهای شیرینی دارد.
thistled
خاردار، به حالتی اشاره دارد که گیاهان یا علف‌ها دارای خار و تیغ هستند.
thistlelike
شبیه به خار، به ویژگی یا ظاهری اشاره دارد که به گیاهان خاردار شباهت دارد.
thistleproof
ضد خار، به نوعی ماده یا پارچه اشاره دارد که در برابر خاردارها مقاوم است.
thistlery
خاری، به فضایی گفته می‌شود که گیاهان با خار و تیغ در آن وجود دارند.
thistlewarp
خاردار، به طرح‌هایی اشاره دارد که از عناصر ظاهری خار الهام گرفته شده‌اند.
thistly
صفتی که به گیاهان خاردار یا نیش‌دار اشاره دارد.
thistlish
صفتی که به سرزمین یا محیطی که پر از خاردار است، اشاره دارد.
thiswise
به همین شکل، به این نحو، با این روش.
thitherward
به آن سمت، به سوی آن مکان.
thitherwards
به سمت آنجا، در جهت آن مکان.
thitka
اصطلاحی که در برخی مناطق یا لهجه‌های خاص استفاده می‌شود.
thitsi
تیسی، یک اصطلاح خاص در فرهنگ‌های متفاوت که به معنای خاصی اشاره دارد.
thitsiol
تیسیول، یک اصطلاح علمی که در زمینه‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد.
thiuram
تیورام، ماده‌ای شیمیایی که در صنعت لاستیک‌سازی کاربرد دارد.
thivel
تیول، نوعی پارچه که در تولیدات سنتی و دستی کاربرد دارد.
thixle
تیخل، یک اصطلاح علمی در علم مواد که به خواص خاص مواد اشاره دارد.
thixolabile
تیخولابیلی، اصطلاحی برای توصیف ویژگی‌های خاص در ژل‌ها و مواد مشابه.
thixophobia
ترس از لمس شدن یا اینکه کسی به فرد نزدیک شود.
thixotropic
نوعی ماده که با تغییر در انرژی مکانیکی غلظت خود را تغییر می‌دهد.
thlaspi
جنس گیاهان از خانواده شب‌بو که معمولاً در مناطق خاص رشد می‌کند.
thlingchadinne
به نوعی از جانوران یا گیاهان که در یک زیستگاه خاص زندگی می‌کنند اشاره دارد.
thlinget
قوم بومی منطقه‌ای در شمال غربی اقیانوس آرام که دارای تاریخ و فرهنگ خاص است.
thlipsis
سبکی در ادبیات که بر روی احساسات و عواطف تمرکز دارد.
thob
توب، نوعی لباس بلند و سنتی است که معمولاً در فرهنگ‌های عربی پوشیده می‌شود.
thocht
نظر، اندیشه یا دیدگاهی است که فردی در مورد یک موضوع خاص دارد.
thof
تاف، به معنای موافقت یا تصویب یک پیشنهاد یا قانون است.
thoft
تافت به معنای یک توافق یا اجماع در میان افراد یا گروه‌ها است.
thoftfellow
تافت‌فلا به فردی اطلاق می‌شود که به راحتی با نظرات دیگران موافقت می‌کند.
thoght
فکر، اندیشه یا ایده‌ای است که باعث تفکر یا تأمل می‌شود.
thoke
تُک، یک ابزار یا وسیله سنتی که در برخی فرهنگ‌ها برای ارائه یا سرو غذا استفاده می‌شود.
thokish
توکیش، مربوط به سبک یا طراحی که از الگوهای سنتی الهام گرفته شده است.
tholance
تولانس، یک ماده معدنی نادر که در نواحی آتشفشانی یافت می‌شود.
tholeiitic
توئلیتیک، به نوعی سنگ‌های آتش‌فشانی اشاره دارد که دارای مقادیر بالای سیلیکون و آهن هستند.
tholeite
تولایت، نوعی سنگ آتش‌فشانی که به دلیل ویژگی‌های خاصش ارزشمند است.
tholemod
تولمد، به مجموعه‌ای از تکنیک‌ها در علم زمین‌شناسی اشاره دارد.
tholepin
تولپین، پینی است که در قایق‌ها برای نگه‌داشتن پاروها در مکان خود استفاده می‌شود.
tholepins
تولپین‌ها، تعدادی پین هستند که برای نگه‌داشتن پاروها بر روی قایق‌ها به کار می‌روند.
tholi
تولی، یک اصطلاح گیاه‌شناسی برای نوع خاصی از گل‌ها است.