معنی فارسی thistly
B1صفتی که به گیاهان خاردار یا نیشدار اشاره دارد.
Describing a place or situation filled with thorny or prickly plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاه در منطقهای خاردار در کنار رودخانه رشد کرد.
مثال:
The plant grew in a thistly area near the river.
معنی(example):
او در حین پیادهروی از بوتههای خاردار دوری کرد.
مثال:
He avoided the thistly bushes while walking.
معنی فارسی کلمه thistly
:
صفتی که به گیاهان خاردار یا نیشدار اشاره دارد.