malapert
رفتاری بی‌احترام یا بی‌ادبانه، به‌ویژه هنگامی که در حالت صریح و قاطع بیان شود.
malapropism
استفاده نادرست از کلمه‌ای به جای کلمه‌ای دیگر که صدایی مشابه دارد و معمولاً به خلق نتایج خنده‌دار می‌انجامد.
malapropos
نادرست یا نامناسب در زمان یا مکان خاص.
malar
وابسته به ناحیه استخوانی گونه در صورت.
malaria
بیماری عفونی ناشی از انگل‌های پلاسمودیوم که اکثراً توسط پشه‌ها منتقل می‌شود.
malariology
علم مطالعه مالاریا و روش‌های پیشگیری و درمان آن.
malarkey
حرف‌های خنده‌دار و بی‌معنا، مزخرف.
malate
یک نمک یا استر از مالیک اسید.
malathion
مالاتیون یک حشره‌کش است که برای کنترل آفات در کشاورزی استفاده می‌شود.
malawian
مالاویایی اشاره به چیزها یا مردم مرتبط با کشور مالاوی دارد.
malaxate
مالاکسیده به معنی مخلوط کردن یا ورز دادن مواد غذایی برای دستیابی به بافت مناسب است.
malay
مالایی به زبان و فرهنگ مردم مالزی اشاره دارد.
malayalam
مالایالام زبانی است که یکی از زبان‌های رسمی هند به شمار می‌آید.
malayali
مالایالی به مردم بومی ایالت کرالا هند اشاره دارد.
malayan
مالایی به قوم یا زبان کشور مالزی و همچنین به مناطق و فرهنگ‌های مرتبط با آن اشاره دارد.
malayo-
مالایی-پلی‌نزی به خانواده‌ای از زبان‌ها اطلاق می‌شود که از آن جمله زبان‌های مالایایی و زبان‌های مرتبط با اقیانوس آرام هستند.
malayo-polynesian
مالایی-پلی‌نزی به یک مجموعه زبانی و فرهنگی اشاره دارد که شامل مردمان و زبان‌های مختلف از مالزی تا جزایر پلی‌نزی است.
malaysian
مالزیایی به چیزی که مرتبط با کشور مالزی یا مردم آن است اشاره دارد.
malbec
مالبک نوعی انگور است که ویژه شراب قرمز است و به خصوص در آرژانتین به شهرت رسیده است.
malcontent
ناخشنود به فردی اطلاق می‌شود که از وضعیت فعلی خود ناراضی بوده و شکایت می‌کند.
mal de mer
بیماری ناشی از حرکت در دریا یا در قایق، که به طور معمول به حالت سرگیجه و ناخوشی در دریا اشاره دارد.
maldevelopment
عدم رشد یا توسعه صحیح و بهینه در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی یا محیطی.
maldistribution
توزیع نابرابر منابع یا ثروت در یک جامعه.
maldivian
مربوط به مالدیو، یک کشور جزیره‌ای در اقیانوس هند.
mal du siècle
احساس کلی ناامیدی و بی‌معنایی که در دوره‌ای از تاریخ بروز می‌کند.
maleate
مالئات، یک نمک یا استر از اسید مالیک است که اغلب در فرآیندهای صنعتی و شیمیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
male chauvinism
نابرابری مردانه، یک باور فرهنگی یا اجتماعی است که مردان را برتر از زنان می‌داند و رفتارهای تبعیض‌آمیز را ترویج می‌کند.
male chauvinist pig
نابرابری مردانه (خوک) یک اصطلاح است که به مردانی اطلاق می‌شود که به شکل شدید و توهین‌آمیز به زنان بی‌احترامی می‌کنند.
malediction
نفرین به معنای عبارات یا دعاهایی است که برای آسیب زدن به دیگران یا بد آوردن استفاده می‌شود.
male-dominated
تحت تسلط مردان به فضایی یا صنعتی گفته می‌شود که در آن تعداد مردان به طور قابل توجهی بیشتر از زنان است.
male fern
سرخس نر، نوعی گیاه شناخته‌شده که بیشتر در مناطق مرطوب رشد می‌کند و به خصوص در جنگل‌ها یافت می‌شود.
malefic
مالفیک، به معنای شرور و زیان‌آور، به چیزی یا کسی اطلاق می‌شود که تأثیرات منفی و مضر ایجاد می‌کند.
maleficent
مالفیسنت، به معنای شرور و آسیب‌زا، اشاره به یک شخصیت داستانی دارد که معمولاً به عنوان تهدیدی برای شخصیت‌های مثبت شناخته می‌شود.
male gaze
نگاه مردانه، مفهومی است که به شیوه نگرش و مشاهده زنان به وسیله مردان اشاره دارد و معمولاً در مباحث جنسیتی استفاده می‌شود.
maleic acid
اسیدمالئیک، نوعی ترکیب شیمیایی با فرمول C4H4O4 است که در صنعت و در تولید واکنش‌های شیمیایی مختلف استفاده می‌شود.
male menopause
یائسگی مردانه به تغییرات فیزیولوژیکی و عاطفی در مردان که گاهی در سنین بالا به وجود می‌آید، اشاره دارد.
male model
مدل مرد، به فردی اشاره دارد که در صنعت مد به عنوان مدل لباس یا محصولات دیگر برای نمایش در عکس‌ها یا نمایش‌های زنده فعالیت می‌کند.
maleo
مالئو، پرنده‌ای بزرگ با خاصیت‌های خاص، که عمدتاً در جزایر سولاویسی و نواحی همسایه یافت می‌شود.
male-oriented
مردانه‌محور، به مفاهیمی اشاره دارد که به طور خاص بر نیازها، سلایق یا تجربیات مردان تمرکز دارد.
malesian
مالزی، به مناطق و اکوسیستم‌های کشورهایی در جنوب شرقی آسیا اشاره دارد که تخریب‌های زیست‌محیطی در آن‌ها کمتر دیده می‌شود.
male sterility
ناباروری مردان، به وضعیتی اطلاق می‌شود که مرد قادر به تولید اسپرم کافی برای بارور کردن تخمک نیست.
male-to-female
انتقال از مرد به زن به فرآیند تغییر جنسیت اشاره دارد که فرد از هویت جنسیتی مرد به زن تغییر می‌کند.
male voice choir
گروهی از مردان که با هم آواز می‌خوانند و معمولاً در یک محیط دانشگاهی یا اجتماعی تشکیل می‌شوند.
malevolence
خصیصه یا وضعیت بدخواهی و نیت آسیب رساندن به دیگران.
malfatti
نوعی شیرینی ایتالیایی که معمولاً از خمیر ساخته می‌شود.
malfeasance
عمل نادرست یا غیرقانونی خاصی که معمولاً توسط یک مقام دولتی انجام می‌شود.
malformation
نقص یا تغییر شکل در ساختار طبیعی یک اندام یا بافت.
malformed
ناقص یا نادرست در ساختار یا فرمت، به گونه‌ای که عملکرد صحیح نداشته باشد.
malfunction
نقص یا مشکل در عملکرد یک وسیله یا سیستم.
mali
کشور واقع در شمال آفریقا که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است.