multiple personality disorder
اختلال شخصیت چندگانه؛ نوعی اختلال روانی که در آن فرد دارای دو یا چند هویت یا شخصیت مختلف است که ممکن است رفتار و احساسات او را تحت تأثیر قرار دهند.
multiple sclerosis
سکته مغزی چندگانه؛ بیماری خودایمنی که باعث تخریب عایق نورون‌ها در سیستم عصبی مرکزی می‌شود و می‌تواند به علائم جسمی، ذهنی و گاهی روحی منجر شود.
multiple star
ستاره چندگانه؛ سیستمی از ستاره‌ها که به دور یکدیگر می‌چرخند و می‌توانند با هم تعامل داشته باشند.
multiplet
مالتی‌پلت؛ مجموعه‌ای از انرژی‌های مرتبط که معمولاً در زمینه‌های فیزیک و شیمی به کار می‌رود.
multiple unit
واحد چندگانه؛ هر نوع واحد یا ساختاری که شامل چندین قسمت یا واحد باشد.
multiplex
مالتی‌پلکس؛ سینما یا تئاتری که چندین سالن نمایش را در خود جای‌داده و امکان نمایش چندین فیلم را به طور همزمان فراهم می‌کند.
multipliable
قابل ضرب، به این مفهوم است که دو عدد می‌توانند با یکدیگر ضرب شوند.
multiplicable
قابل ضرب، به معنای توانایی ترکیب عددی از طریق عمل ضرب است.
multiplicand
عدد مضرب، عددی است که در عمل ضرب به کار می‌رود.
multiplication
عمل ضرب، یک عملیات ریاضی که در آن دو عدد با یکدیگر ترکیب می‌شوند تا یک عدد جدید بسازند.
multiplication sign
علامت ضرب، نمادی است که در عمل ضرب بین دو عدد استفاده می‌شود.
multiplication table
جدول ضرب، جدولی است که نتایج عمل ضرب را بین اعداد مختلف نمایش می‌دهد.
multiplicative
ضربی، مربوط به عمل ضرب و یا عواملی که بر اساس ضرب عمل می‌کنند.
multiplicity
زیادی، چندگانگی، وجود متعدد و متفاوت از چیزی.
multiplier
ضریب، عددی که در عمل ضرب استفاده می‌شود و می‌تواند بر تغییر مقادیر تأثیر بگذارد.
multiplier effect
اثر ضریب، تاثیر حاصل از یک تغییر اولیه که منجر به تغییرات بیشتری در اقتصاد می‌شود.
multipolar
چندقطبی، مربوط به وضعیتی که چندین قطب قدرت در آن وجود دارد.
multipole
چندقطبی، در فیزیک به یک ساختار ریاضی اطلاق می‌شود که از ترکیب چند مزیت یا قطب استفاده می‌کند تا رفتار میدان‌هایی مانند میدان الکتریکی یا مغناطیسی را توصیف کند.
multiprocessing
چندپردازشی، به روش‌هایی در پردازنده اطلاق می‌شود که در آن چندین پردازش به طور همزمان انجام می‌شود.
multiprocessor
چندپردازنده، به سیستمی گفته می‌شود که دارای بیش از یک واحد پردازشگر مرکزی است.
multipurpose
چندمنظوره به اشیاء یا محصولاتی اطلاق می‌شود که می‌توانند برای مقاصد یا وظایف مختلف استفاده شوند.
multipurpose vehicle
وسیله نقلیه چندمنظوره به وسیله‌هایی اطلاق می‌شود که توانایی حمل مسافر و بار را همزمان دارند.
multiracial
چندنژادی به گروه‌ها یا جوامعی اطلاق می‌شود که شامل افراد از نژادهای مختلف هستند.
multirole
هواپیما یا وسیله‌ای که می‌تواند به طور همزمان چند وظیفه مختلف را انجام دهد.
multirotor
نوعی هواپیما یا هلیکوپتر با چند پروانه که به آن امکان پرواز عمودی و جابجایی آسان را می‌دهد.
multiscale
تحلیلی که از چندین مقیاس مختلف برای بررسی یک پدیده یا مسئله استفاده می‌کند.
multiscreen
سیستم یا فناوری‌ای که امکان استفاده از چندین صفحه نمایش به طور همزمان را فراهم می‌کند.
multisensory
فرایندی که شامل استفاده همزمان از چند حس برای یادگیری یا تجربه است.
multisession
محیط یا سیستم‌عاملی که به چندین کاربر اجازه می‌دهد به طور همزمان به جلسات یا منابع مختلف دسترسی داشته باشند.
multisite
چندسایت، به سیستمی اشاره دارد که در آن عملیات یا خدمات در چند مکان متفاوت انجام می‌شود.
multiskilled
چندمهارت، به فردی اشاره دارد که در زمینه‌های مختلف توانایی و مهارت دارد.
multispectral
چندطیفی، به تصویربرداری یا حسگری که در بیش از یک طیف نور عمل می‌کند، اشاره دارد.
multistage
چندمرحله‌ای، به سیستمی اشاره دارد که از مراحل یا مراحل مختلف تشکیل شده است.
multi-starrer
چندستاره‌ای، به فیلم یا نمایشی اشاره دارد که در آن چند بازیگر معروف و مشهور حاضر هستند.
multistorey
چندطبقه، به ساختمانی اشاره دارد که دارای چندین طبقه است.
multitalented
چند استعداد، به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه‌های مختلف توانایی و مهارت دارد.
multitask
چند کاره بودن، یعنی انجام دادن دو یا چند کار به طور همزمان.
multitasking
چند کاره بودن، به انجام همزمان چند وظیفه و کار اشاره دارد.
multithreading
چند نخی به استفاده همزمان از چند رشته برای انجام محاسبات در یک برنامه اشاره دارد.
multitool
ابزار چندکاره، ابزاری است که شامل چندین ابزار متفاوت به صورت جمع و جور است.
multitouch
چند لمسی به فناوری‌ای اطلاق می‌شود که اجازه می‌دهد چندین نقطه تماس با صفحه نمایش شناسایی و پردازش شود.
multitrack
چندمساره، رویکردی در ضبط صدا که به ضبط صدای چندین منبع به طور همزمان و به صورت جداگانه کمک می‌کند.
multitracked
چندمساره، به معنای ضبط صدا یا موسیقی به روش‌های مختلف به صورت همزمان یا جدا؛ معمولاً برای افزایش کیفیت صدا استفاده می‌شود.
multituberculate
چندبرآمدگی، به گروهی از پستانداران قدیمی اطلاق می‌شود که به‌خصوص از نظر ساختار دندان‌ها به‌خاطر امکانات تغذیه‌ای خود مشهور بودند.
multitudinous
فراوان، به معنای تعداد بسیار زیاد یا بی‌شماری از افراد یا اشیاء.
multi-user
چندکاربره، به ویژگی‌هایی از نرم‌افزار یا سیستم‌ها اطلاق می‌شود که اجازه استفاده همزمان چندین کاربر را می‌دهد.
multi-utility
چندمنظوره به معنای ابزاری یا فضایی است که برای چندین کار مختلف مناسب است.
multivalent
چند ارزشی به معنای توانایی یک عنصر برای قرار گرفتن در حالات مختلف و تشکیل ترکیبات متعدد است.
multivalve
چند دریچه‌ای به معنای سیستمی است که در آن چندین دریچه به صورت همزمان کار می‌کنند.
multivariable
چند متغیره به معنای اشاره به عواملی است که تحت تأثیر چندین متغیر کار می‌کنند.