cave crickets
جیرجیرکهای غار، حشراتی هستند که در شرایط تاریک و مرطوب زندگی میکنند.
cave-dweller
غارنشین، فردی که در غار زندگی میکند و بسته به شرایط محیطی زندگی خود را تنظیم میکند.
cave-dwellers
غارنشینها، افرادی هستند که در غارها زندگی میکنند و به وجود منابع طبیعی در آن محیط وابستهاند.
cave dwellers
غار نشینها، افرادی که زندگیشان به زندگی در غارها وابسته است.
cavefishes
ماهیهای غار، گونهای از ماهیها که در غارها و محیطهای تاریک زندگی میکنند و به همین خاطر ممکن است بینایی نداشته باشند.
cave-in
ریزش یک بخش از زمین یا سقف غار، که معمولاً به دلیل وزن سنگها یا دیگر عوامل طبیعی اتفاق میافتد.
cave-ins
جمع کلمه ریزش به معنی چندین ریزش در نقاط مختلف.
cavemen
انسانهای اولیهای که در غارها زندگی میکردند و یا به گردآوری غذا و شکار میپرداختند.
cave paintings
نقاشیهای بر روی دیوارهای غار که نشاندهنده فعالیتهای انسانی در زمانهای گذشته است.
caverns
فضاهای بزرگ و توخالی در زمین که معمولاً به دلیل فرسایش تشکیل میشوند.
cave salamanders
نوعی سمندر که عمدتاً در غارها و محیطهای زیرزمینی زندگی میکند.
cavessons
کاو سن، نوعی ابزار آموزشی برای اسب سواری که معمولاً برای کنترل و هدایت اسب در هنگام تمرین استفاده میشود.
lunging cavesson
کاو سن لمسی، نوعی ابزار که به طور خاص برای کنترل اسب در هنگام لنگ زدن طراحی شده است.
lunging cavessons
کانو سن های لمسی، ابزار آموزشی برای اسبهای در حال لنگ زدن که از مواد مقاوم تشکیل شدهاند.
cavewomen
زنان غاری، زنانی که در دوران ماقبل تاریخ به جمع آوری غذا و منابع طبیعی مشغول بودند.
cavils
قضاوتهای انتقادی، اظهار نظرهای جزئی و معمولاً بیاهمیت در مورد یک موضوع.
cavilled
قضاوت کردن به شکل انتقادی یا جزئی در مورد یک موضوع.
cavilling
اعتراض کردن به جزئیات یا نکات کماهمیت، به ویژه به منظور نشان دادن نقص یا ایراد.
caviled
اعتراض کردن به موارد غیرضروری یا جزئی در بحث یا توافق.
caviling
اعتراض کردن به جزئیات غیرضروری که در روند کار اختلال ایجاد میکند.
cavities
حفرهها یا نقاط خالی در دندانها که نشانهای از آسیب یا پوسیدگی هستند.
cavity walls
دیوارهایی که دارای فضای خالی بین دو لایه هستند و به عنوان عایق عمل میکنند.
cavorts
با شادی و شور و شوق جست و خیز کردن یا حرکت کردن.
cavorted
پرش و جست و خیز با شادی و نشاط، به ویژه در حالت بازی یا تفریح.
cavorting
حرکت شاد و سرزنده به ویژه در حین بازی یا تفریح.
cayenne pepper
نوعی فلفل بسیار تند که از چلیپای کاین به دست میآید و در آشپزی استفاده میشود.
cayugas
یکی از قبایل بومی آمریکایی که در نیویورک قرار دارد و دارای تاریخ و فرهنگ خاص خود است.
cbds
مادهای که از گیاه شاهدانه استخراج میشود و ممکن است خواص درمانی داشته باشد.
cbo scores
امتیازات CBO، نمراتی هستند که توسط دفتر مسئول بودجه در ایالات متحده ارائه میشوند و به تحلیل هزینهها و اثرات اقتصادی برنامهها و سیاستهای دولتی کمک میکنند.
cc creams
کرمهای CC (Color Correcting) محصولاتی آرایشی هستند که برای تصحیح رنگ و یکنواخت کردن رنگ پوست طراحی شدهاند.
ccds
CCD یا دیود نوری باریک، یک سنسور نوری است که در دوربینهای دیجیتال و سایر سیستمهای تصویربرداری برای تبدیل نور به سیگنال الکتریکی استفاده میشود.
charge-coupled device
دستگاههای متصل به بار، نوعی سنسور در فناوری تصویربرداری هستند که از تغییرات بار الکتریکی برای تبدیل نور به سیگنالهای الکتریکی استفاده میکنند.
charge-coupled devices
دستگاههای متصل به بار گروهی از سنسورهای تصویری هستند که به محاسبات الکتریکی وابستهاند و در مدارات یکپارچه طراحی شدهاند.
cds
سیدی (Compact Disc) یک رسانه ذخیرهسازی دیجیتال است که به طور معمول برای ذخیرهسازی موسیقی و دادهها استفاده میشود.
c. dff
اختصار c. dff به معنای خاصی در متون تخصصی یا مدارک شغلی اشاره دارد.
c diff
C diff نوعی باکتری است که میتواند در روده مشکلات جدی ایجاد کند.
cdiff
cdiff مخفف Clostridium difficile است، باکتری که میتواند عفونتهای رودهای ایجاد کند.
difficile
'Difficile' به معنای دشوار یا پیچیده به زبان فرانسوی است.
cdr.
Cdr. به معنی فرمانده و یک رتبه نظامی است که مسئولیت مدیریت و رهبری واحد نظامی را برعهده دارد.
cdre.
Cdre. به معنی ناوکار و یک درجه فرماندهی در نیروی دریایی است.
cdrw
سیدی قابل نوشتن مجدد؛ نوعی رسانه نوری که میتوان بر روی آن اطلاعات را نوشت و دوباره پاک کرد.
cd videos
ویدیوهایی که بر روی سیدی ذخیره شدهاند و میتوان آنها را بر روی دستگاههای پخش دید.
cdv
فرمت ویدیو دیسک فشرده که برای پخش ویدیو در دستگاههای خاص طراحی شده است.
ceanothuses
یک گروه از درختچههای گلدار که به طور عمده در سواحل کالیفرنیا رشد میکنند.
ceases
متوقف شدن، پایان یافتن یا قطع شدن یک عمل یا وضعیت.
ceased
عمل یا وضعیتای که به پایان رسیده یا متوقف شده است.
ceasing
توقف به معنای پایان دادن یا متوقف شدن یک عمل یا فرآیند است.
cease-and-desist order
دستور رسمی از طرف یک مقام قانونی که به فرد یا شرکتی میگوید که دیگر یک فعالیت خاص را انجام ندهد.