lanternfishes
ماهیهای فانوسی گونهای از ماهیهای کوچک با توانایی تولید نور در عمق دریا هستند.
lantern fish
ماهی فانوسی، نوعی ماهی کوچک و درخشان که در اعماق دریا زندگی میکند.
lantern fishes
ماهیهای فانوسی، کمنورترین ماهیها در اقیانوس هستند و برای درک زنجیره غذایی در دریا مهم هستند.
lantern flies
مگسهای لامپی، نوعی حشره با رنگهای شگفتانگیز که در باغها و درختان یافت میشوند.
lantern jaws
فکهای لامپی، نوعی ساختار در بعضی از موجودات آبزی که برای جذب طعمه طراحی شده است.
lantern slides
اسلایدهای لامپی، تصاویری که بر روی آنها قرار میگیرد و با استفاده از نور به نمایش در میآید.
lantern wheels
چرخهای لامپی، اجزای چراغهای قدیمی که برای نورپردازی استفاده میشدند.
lanthanides
المانهایی در جدول تناوبی که شامل فلزات موجود در ردیف سوم و چهارم هستند.
lanthanoid
اصطلاحی که به عناصری اطلاق میشود که از نظر خواص شیمیایی شبیه به لانتانیدها هستند.
lanthanoids
لانتانویدها، عناصر شیمیایی در گروه اعداد اتمی 57 تا 71 که شامل لانتان، سریم، و دیگر عناصر مشابه میشود.
lanthorns
لنثورن، نوعی چراغ سنتی است که معمولاً در مراسمهای خاص به کار میرود.
lanyards
لنیارد، نوار یا بند بلندی است که برای نگهداری اشیایی مانند کارت شناسایی استفاده میشود.
laniard
لنیارد، بند یا نوار تزئینی که معمولاً برای آویزان کردن وسایلی مانند کلید یا کارت استفاده میشود.
laniards
لنیاردها بندهای تزئینی هستند که با توجه به سلیقه میتوانند طراحی شوند.
laodiceans
لاودیکیها، گروهی تاریخی که به مردم شهر لائودیکیه در دنیای باستان اشاره دارد.
laotians
لائوسیها، مردم کشور لائوس در جنوب شرق آسیا که فرهنگ و تاریخ غنی دارند.
laps
دورهایی که در یک مسیر مشخص طی میشود، مانند دویدن یا شنا کردن.
one's lap
زانوی شخص، که میتواند محلی برای نشستن یا قرار دادن اشیاء باشد.
one's laps
زانوان شخص، معمولاً اشاره به هر دو زانو در حالت نشسته دارد.
lapped
عبور کردن یا پیشی گرفتن از کسی یا چیزی، معمولاً در زمینه مسابقات.
lapping
عمل نوشیدن یا خوردن مایعات به طرزی ملایم و آرام.
lapas
نوعی جانور دریایی که به طور معمول در اقیانوسها و دریاها یافت میشود.
lappa
نوعی گیاه یا ادویه که در آشپزی کاربرد دارد.
lappas
نوعی غذای محلی که معمولاً با مواد مختلف تهیه میشود.
laparoscopes
ابزاری در پزشکی برای مشاهده داخل بدن از طریق برشهای کوچک.
laparoscopies
روش جراحی که در آن از لاپاروسکوپ برای مشاهده استفاده میشود.
laparotomies
نوعی جراحی که در آن شکمی برای دسترسی به ارگانهای داخلی باز میشود.
lap belts
کمربند ایمنی که در قسمت نشستن قرار دارد و برای ایمنی سرنشینان خودرو طراحی شده است.
lap dances
رقص نزدیک که معمولاً مشتریان در کلوپهای شبانه میخواهند و به معنای نزدیک رقصیدن است.
lapdance
رقص نزدیک که معمولاً در کلوپهای شبانه یا مهمانیها اجرا میشود.
lapdances
رقصهای نزدیک که معمولاً در کلوپها یا مراسم خاص اجرا میشود.
lap desks
میزهایی که به صورت نشسته استفاده میشوند و بهویژه برای کار در حین نشسته روی مبل یا تخت طراحی شدهاند.
lap dissolves
تکنیکی در ویرایش فیلم که در آن یک تصویر به آرامی به تصویری دیگر محو میشود.
lapdogs
سگهای کوچک و خانگی که اغلب در دستان صاحبان خود نگهداری میشوند.
lap-dog
سگهای خانگی که عمدتاً در آغوش انسانها نگهداری میشوند.
lap-dogs
سگهای کوچک که به دلیل اندازهشان راحتی نگهداری و بازی دارند.
lapels
بخشی از لباس که در دو طرف یقه قرار دارد و از نقطه کمر تا یقه را میپوشاند.
lapel microphones
میکروفنهای کوچک و قابلحمل که معمولاً به لباس نزدیک لباس میباشند.
lapidaries
افرادی که در تراشیدن و شکلدهی سنگهای قیمتی تخصص دارند.
lapidifies
لاپید کردن، به عمل تبدیل مواد به صورت سنگی یا جامد اطلاق میشود.