adiamorphism
ادیامورفیسم به مفهوم عدم وجود فرم جامد یا مشخص اشاره دارد.
adiantiform
شکل برگهایی که مانند برگهای سرخس آدیانتوم هستند.
adiaphanous
به معنای شفاف و نازک، به طوری که میتوان از آن عبور کرد.
adiaphanousness
حالتی از شفافیت و نازکی که به طور جزئی قابلیت عبور نور را دارد.
adiaphon
یک ساز موسیقی که دارای کیفیت صدای خاصی است.
adiaphonon
مفهومی در فیزیک نظری که به نوعی از ذرات اشاره دارد.
adiaphora
مسائل کماهمیت یا غیرضروری در بحثهای فلسفی.
adiaphoral
آدیافورال به چیزهایی اشاره دارد که نسبت به یکدیگر اهمیتی ندارند یا خنثی هستند.
adiaphoresis
آدیافورزیس به عدم وجود تعریق در بدن اشاره دارد.
adiaphoretic
آدیافورنتیک به دارو یا درمانی اطلاق میشود که تعریق را کاهش میدهد.
adiaphory
آدیافوری به حالت بیتفاوتی در تصمیمگیریهای اخلاقی اشاره دارد.
adiaphorism
آدیافوریسم به بیانی اطلاق میشود که بیتفاوتی اخلاقی را نشان میدهد.
adiaphorist
آدیافوریست به فردی اشاره دارد که به زندگی بیتفاوت به تمایزات اخلاقی اعتقاد دارد.
adiaphoristic
مفهومی که به امور بیاهمیت یا غیرضروری اشاره دارد، به طور خاص در زمینههای اخلاقی و فلسفی.
adiaphorite
فردی که به عقاید adiaphorism پایبند است و برخی از اعمال دینی را بیاهمیت میداند.
adiaphoron
موضوعی در دین یا اخلاق که به اندازهای که بر نجات تأثیر نمیگذارد، بیاهمیت است.
adiaphorous
مربوط به موضوعات یا اعمال بیاهمیت در مسائل دینی یا اخلاقی.
adiapneustia
اصطلاحی در فیزیولوژی که به عدم تنفس در شرایط خاص اشاره دارد.
adiate
حرکت به سمت درک عمیقتر یا فراتر از معمول.
adiated
پخش کردن یا منتقل کردن انرژی یا حرارت به محیط اطراف.
adiathermal
مادهای که انتقال حرارت در آن به راحتی انجام نمیگیرد.
adiathetic
در شرایطی که انتقال گرما انجام نمیگیرد.
adiating
آزاد کردن یا پخش کردن به صورت نور یا گرما، یا احساسات مثبت.
adiation
انتقال انرژی به صورت امواج یا ذرات، که میتواند مضر یا مفید باشد.
adib
شخصی که در ادبیات و علم مهارت دارد و نوشتههای باارزشی تولید میکند.
adibasi
فرهنگ و سنتهای مرتبط با قبایل بومی که در مناطق خاص زندگی میکنند.
adicea
مفهومی که معمولاً در فلسفه یا ادبیات خاص کاربرد دارد.
adicity
تعداد پارامترهایی که یک تابع نیاز دارد تا عمل کند.
adiel
ادیل یک اسم خاص است که معمولاً به پسران داده میشود و معنایی مذهبی دارد.
adience
ادینس به معنی تماشاچیان است، به ویژه در زمینه هنرهای نمایشی.
adient
ادینت به تماشاچیان یا شنوندگان یک گزارش یا تحقیق اشاره دارد.
adigei
آدیغه به قومی در قفقاز شمالی گفته میشود که فرهنگی خاص و زبان خود را دارند.
adighe
زبان آدیگه زبانی است که متعلق به مردم آدیغه است و شامل گویشهای مختلف میشود.
adight
ادایت به معنای تنظیم و مرتب کردن است و معمولاً به برنامهها یا وظایف اطلاق میشود.
adigranth
ادیگراحت، کتاب مقدس سikhism که شامل تعالیم مذهبی و شعر است.
adin
آدین، حالتی از ضعف و عنایت نداشتن به رفاه و سلامتی.
adynamy
آدینامی، عدم توانایی و ناتوانی فیزیکی که معمولاً به علت بیماری یا شرایط خاص بوجود میآید.