apollyon
آپولیون، نامی برای فرشته یا موجودی که به ویرانی و نابودی مرتبط است؛ در برخی متون دینی به کار میرود.
apollonia
آپولونیا، نام چندین شهر باستانی در یونان و روم که به معابد و فرهنگ خود معروف بودند.
apollonic
آپولونیکی، صفتی که ویژگیهای خوی و اخلاق آپولون، خدای نور و هنر را توصیف میکند.
apollonicon
آپولونیکون، یک شیء تاریخی که به طور خاص به مراسم و پرستش آپولون مربوط میشود.
apollonistic
آپولونیکی، مرتبط با ویژگیهای آرامش و تعادل، به خصوص در زمینه هنر و ادبیات.
apolloship
آپولوشیپ، به معنای رهبری یا مقام مرتبط با آپولو، که غالباً صفات مثبت را تداعی میکند.
apolog
عذرخواهی، ابراز پشیمانی یا تاسف درباره یک عمل یا گفتار نادرست.
apologal
عذرخواهی کننده، شخص یا چیزی که احساس عذرخواهی میکند.
apologer
شخصی که عذرخواهی میکند یا عذرخواهی را بیان میکند.
apologete
شخصی که از باور یا نظری دفاع میکند.
apologiae
مجموعهای از عذرخواهیها یا دفاعیات.
apologiser
عذرخواه، کسی که از کارهای نادرست یا رفتارهای خود عذرخواهی میکند.
apologizer
عذرخواه، فردی که از کارهای نادرست خود عذرخواهی میکند.
apologizers
عذرخواهان، افرادی که از رفتاری که انجام دادهاند عذرخواهی میکنند.
apologs
عذرخواهیها، بیانی برای ابراز تاسف در مورد رفتار نادرست.
apolousis
عذرخواهی، بیانی که به طور قانونی ممکن است در عمل استفاده شود.
apolusis
عذرخواهی، ابراز تاسف برای اقدامات اشتباه.
apomecometer
آپومکومتر، تجهیزی برای اندازهگیری نسبتهای متفاوت بدن و ترکیب آن بهکار میرود.
apomecometry
آپومکومتری، فرآیند اندازهگیری و تحلیل ترکیب بدنی بهویژه در علم ورزش.
apometaboly
آپومتابولی، تغییرات متابولیکی در موجودات زنده را توصیف میکند.
apometabolic
آپومتابولیک به فرآیندهای متابولیکی اشاره دارد که بر عملکرد سلولی تأثیر دارند.
apometabolism
آپومتابولیسم به فرآیندهای متابولیک مربوط به انرژی در بدن اشاره دارد.
apometabolous
آپومتابولوس به موجوداتی اشاره دارد که دگرگونی کامل ندارند.
apomictic
در تولید مثل گیاهی، آپومیکتیک به حالتی گفته میشود که بذرها بدون نیاز به لقاح تولید میشوند.
apomictical
به ویژگیها یا فرآیندهایی اشاره دارد که به تولید مثل آپومیکتیک مربوط میشوند.
apomorphia
به ویژگیهایی اشاره دارد که مختص یک گروه خاص هستند و در تکامل به صورت مشتق شده بوجود آمدهاند.
apomorphin
یک ترکیب شیمیایی است که به عنوان دارویی برای تحریک حرکات در برخی اختلالات مورد استفاده قرار میگیرد.
aponeurology
به مطالعه پدیدهها و ساختارهای آپونوروزها در علم آناتومی و پزشکی اشاره دارد.
aponeurorrhaphy
آپونئورورافی، عمل جراحی است که در آن دو لبه بافت همبند به یکدیگر دوخته میشوند تا ترمیم یابند.
aponeurositis
آپونئوروزیت، التهاب آپونئوروزها است که میتواند باعث درد و ناراحتی شود.
aponeurotic
آپونئوروتیک به ساختارهای مرتبط با آپونئوروزها اشاره دارد.
aponeurotome
آپونئوروتوم ابزاری است که برای برش آپونئوروزها به کار میرود.
aponeurotomy
آپونئوروتومی به عمل جراحی اطلاق میشود که در آن آپونئوروز برش داده میشود.
aponia
آپونیا به عدم توانایی در تولید صدا هنگام صحبت کردن اطلاق میشود.
aponic
سیستم کشت بدون خاک که در آن گیاهان در آب مغذی رشد میکنند.
aponogeton
یک نوع گیاه آبی از خانواده زنبقها که به دلیل زیباییاش در آکواریومها شناخته شده است.
aponogetonaceae
خانوادهای از گیاهان که شامل گیاهان آبی مانند آپونوگتون میشود.