apoquinine
آپوکینین نیز نوعی ترکیب شیمیایی است که به طور گسترده در تحقیقات علمی به کار می رود.
aporetical
آپوریتیک به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک سوال یا مسئله به نظر میرسد حل ناشدنی است.
aporhyolite
آپوریولیت نوعی سنگ آتشفشانی است که تحت شرایط خاص تشکیل میشود.
aporiae
آپوریهها به تناقضات یا سوالات بیپاسخ در متون فلسفی یا منطقی اطلاق میشود.
aporobranchia
آپوروبرانکیا به گروهی از جانوران دریایی اطلاق میشود که دارای ویژگیهای خاصی هستند.
aporobranchian
آپوروبرانکیان، گروهی از ماهیان که به دلیل ساختار خاص آبششهای خود شناخته میشوند.
aporobranchiata
آپوروبرانکیاتا، یک زیرگروه از موجودات دریایی که ویژگیهای خاص آنها را شامل میشود.
aporocactus
آپوروکاکتوس، یک جنس از ککتوسها که به خاطر گلهای زیبا و رنگارنگش معروف است.
aporosa
آپوروزا، درختی است که در مناطق گرمسیری رشد میکند و چوب آن دارای ارزش اقتصادی است.
aporose
آپوروز، اصطلاحی برای توصیف بافتی که دارای ویژگیهای خاص است.
aporphin
آپورفین، نوعی ترکیب شیمیایی که در تحقیقات دارویی کاربرد دارد.
aporphine
آپورفین، نوعی ترکیب شیمیایی است که به عنوان آلکالوئید در گیاهان یافت میشود و دارای خواص دارویی ممکن است.
aporrhaidae
خانوادهای از حلزونهای دریایی که در آبهای شور زندگی میکنند و در زمره انواع خاصی از نرمتنان قرار دارند.
aporrhais
نوعی حلزون دریایی که در بسترهای شنی دریا زندگی میکند و در اکوسیستمهای دریایی نقش دارد.
aporrhaoid
ویژگی شکلدار حلزونهایی که به آنها اجازه میدهد در بستر شنی به راحتی حرکت کنند.
aporrhea
وضعیتی که در آن مایعات به طور غیرعادی و بیش از حد از بدن تخلیه میشود.
aporrhegma
اصطلاحی در پزشکی که به واژههای خاصی اشاره دارد و در تعیین شرایط پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد.
aporrhiegma
آپوریهیگما، یک اصطلاح پزشکی است که به نوعی مختل شدن تنفس اشاره دارد.
aporrhoea
آپوریه، ادرار غیرطبیعی کم یا بسیار کثیف است که میتواند نشاندهنده مشکلات پزشکی باشد.
aport
پهلو گرفتن یا مستقر شدن یک وسیله نقلیه در بندر.
aportlast
آخرین نقطهای که یک کشتی پهلو میگیرد قبل از بارگیری یا تخلیه.
aportoise
نوعی لاکپشت که به خاطر حرکات آهستهاش مشهور است.
aposafranine
آپوسافرانین، یک رنگ است که معمولا در تحقیقات علمی و پزشکی استفاده میشود.
aposaturn
آپوزاتورن، کلمهای با منشأ خاص که به مفاهیم و ویژگیهای مشخصی اشاره دارد.
aposaturnium
آپوزاتورنیوم، عنصر تازهای که ویژگیهای خاصی دارد و در مطالعات علمی مورد بررسی قرار میگیرد.
aposelene
آپوزلین به مفاهیم مرتبط با مطالعه ماه و پدیدههای وابسته به آن اشاره دارد.
aposematically
آبوزماتیک به روشی اشاره دارد که در آن رنگها یا الگوها در جوامع طبیعی برای هشدار به شکارچیان استفاده میشود.
aposepalous
آپوزپالوس به ویژگی گیاهانی اشاره دارد که در آنها کاسبرگها وجود ندارند.
aposia
آپوزیا به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فرد فاقد اطلاعات یا آگاهی است.
aposiopestic
آپوزیوپستیک، بیانی است که به طور ناگهانی متوقف میشود، به منظور ایجاد تأثیر عاطفی یا جلب توجه.
aposiopetic
آپوزیوپتیک، مربوط به تکنیک ادبی است که در آن بیان ناگهان قطع میشود.
apositia
آپوزیتیا، وقفهای ناگهانی در بیان است که باعث اختلال در ارتباط میشود.
apositic
آپوزیتیک به شیوهای اشاره دارد که در آن ایدهها به طور واضح و غیرقابل پیشبینی بیان میشوند.
aposoro
آپوزورو به ویژگیهایی اشاره دارد که باعث میشود موضوعات عمیقتری در بحثها مطرح شوند.
apospory
آپوزپوری به فرآیندهای خاصی در تولید مثل گیاهان اشاره دارد.
aposporic
تولید مثل بدون تشکیل زعیمه یا بذر، که در برخی گیاهان مشاهده میشود.
apospories
مجموعهای از فرآیندهای تولید مثل بدون تشکیل زعیمه یا بذر در گیاهان.
aposporogony
فرآیند تولید مثل گیاهان که طی آن گامتوفیتها به طور مستقیم از اسپروفیتها شکل میگیرند.
aposporous
توصیف گیاهانی که در تولید مثل خود از روشهای دیگری به جای تولید اسپرم استفاده میکنند.
apostacy
بازگشت از یک عقیده دینی یا سیاسی به خصوص پس از ایمان به آن.