aquilaria
درختی که چوب آن معطر و گرانبهاست، معمولاً در مناطق گرمسیری یافت می‌شود.
aquilawood
چوب تولید شده از درختان آکیلاری، که به خاطر عطر و قیمت بالایش شناخته می‌شود.
aquilege
یک اصطلاح حقوقی مربوط به حقوق و قوانین مربوط به آب.
aquilia
آکیلیا، نژادی از پرندگان که ویژگی‌های خاصی دارند و در زیستگاه‌های خاصی زندگی می‌کنند.
aquilian
پرندگان آکیلین به عنوان پرندگانی با ویژگی‌های خاص تعریف می‌شوند.
aquilid
آکیلیید، دسته‌ای از پرندگان که در مطالعات تکاملی مورد بررسی قرار می‌گیرند.
aquilinity
آکیلیتی به ویژگی‌های خاصی اطلاق می‌شود که در پرندگان ممتاز وجود دارد.
aquilino
آکیلینو به عنوان نامی برای شخصیت‌ها یا سبک‌های ادبی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
aquilon
آکیلون به معنای بادهای قوی و خنک که معمولاً در دریاها و اقیانوس‌ها وجود دارد.
aquinas
توماس آکویناس، فیلسوف و نظریه‌پرداز مسیحی قرن سیزدهم که تأثیر زیادی بر الهیات مسیحی داشت.
aquincubital
آکوینکوبیتال به موقعیتی در آناتومی اشاره دارد که در آن بخش‌هایی از بدن به طور خاص کنار هم قرار می‌گیرند.
aquincubitalism
آکوینکوبیتالیسم به سیستم یا مکتبی اشاره دارد که بر اساس اصول و موقعیت‌های آکوینکوبیتال عمل می‌کند.
aquinist
آکوینیست به فردی اطلاق می‌شود که آثار و آموخته‌های توماس آکویناس را بررسی می‌کند.
aquintocubital
آکوئینتوکوبیتال به زاویه یا ویژگی‌هایی در هندسه اشاره دارد که به ارتباطات خاصی مربوط می‌شود.
aquintocubitalism
آکوئینتوکوبیتالیزم به یک مکتب نظری در هندسه اشاره دارد که بر اساس اصول آکوئینتوکوبیتال عمل می‌کند.
aquiparous
آکیپاروس به جانورانی اطلاق می‌شود که می‌توانند هم تخم بگذارند و هم زنده‌زا باشند.
aquitanian
آکیتانی به دوره‌ای از زمان که در آن موجودات زنده‌ای با تنوع بالا وجود داشته‌اند، اشاره دارد.
aquo
آکو، یک اصطلاح شیمیایی است که به وجود آب در ساختار مواد اشاره دارد.
aquocapsulitis
آکوکپسولیت به التهاب کپسول مفصلی اشاره دارد که می‌تواند به علت آسیب یا عفونت باشد.
aquocarbonic
آکواکربنیک به ترکیبات کربنی در محیط آبی اشاره دارد.
aquocellolitis
آکواسلولیتس به التهاب سلول‌ها در بخش مایع بافت اشاره دارد.
aquopentamminecobaltic
آکوپنتامین‌کوبالتیک، ترکیبی شیمیایی است که شامل کاتالیزورهای مختلف می‌باشد و معمولاً در تحقیقات شیمی استفاده می‌شود.
aquose
آکوز به محلول‌هایی اطلاق می‌شود که حاوی مقادیر قابل توجهی از آب هستند.
aquosity
آکوزیت به میزان آب موجود در یک محلول و تأثیر آن بر ویژگی‌های شیمیایی اشاره دارد.
aquotization
آکوتیزاسیون به عمل اضافه کردن آب به ترکیبات شیمیایی و تغییر ویژگی‌های آنها اشاره دارد.
aquotize
آکوتیزه کردن به عمل افزودن آب به یک ترکیب شیمیایی اشاره دارد.
araba
نوعی وسیله نقلیه که معمولاً دارای چهار چرخ و موتوری است و برای حمل و نقل افراد و بار استفاده می‌شود.
araban
نوع خاصی از ماشین که در فرهنگ خاصی شناخته شده است.
arabana
نوعی وسیله نقلیه که برای سفرهای خانوادگی مناسب است.
arabella
یک نام دخترانه که به معنی زیبا و دلربا است.
arabesk
سبک هنری مرتبط با الگوهای پیچیده و تزئینی، معمولاً در معماری و هنر اسلامی.
arabesks
نوعی هنر تزئینی که شامل الگوهای پیچیده و متنوع است.
arabesquely
به طور عربسک، اشاره به حرکات یا طراحی‌هایی که شکل‌ها و الگوهای پیچیده و پیچیده دارند.
arabesquerie
هنر یا طراحی‌های پیچیده و تزئینی که معمولا در هنر عرب مشاهده می‌شود.
araby
پیوند به فرهنگ، زبان یا مردم عرب و همچنین اشاره به افسانه‌ها و سنت‌های آنان.
arabia
منطقه‌ای جغرافیایی در خاورمیانه که شامل کشورهای عرب زبان می‌شود.
arabianize
به معنای به کار بردن عناصری از فرهنگ عربی در یک زمینه خاص.
arabicism
خصیصه‌هایی که به فرهنگ یا ویژگی‌های عربی مربوط می‌شود.
arabidopsis
آرابیداپسیس نوعی گیاه کوچک و از خانواده گل‌مُژه‌ها است که به عنوان مدل در تحقیقات زیست‌شناسی گیاهی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
arabiyeh
عربیۀ به معنای زبان عربی یا فرهنگی که به آن مرتبط است.