auroauric
آوروآوریک به معنای مرتبط با یا حاوی طلا است.
aurobromide
آوروبرومید ترکیبی شیمیایی است که شامل طلا و برومید است.
auroch
آوروش به نوعی گاو وحشی بزرگ اشاره دارد که در زمان‌های قبل از تاریخ زندگی می‌کرد.
aurochloride
آوروکلرید یک ترکیب شیمیایی است که شامل طلا و کلرید است.
aurochses
آوروش، یک نوع گاو وحشی بزرگ که در گذشته در اروپا و آسیا وجود داشته و اجداد گاوهای اهلی امروزی شناخته می‌شود.
aurocyanide
آوروسیانید، یک ترکیب شیمیایی که از طلا و سیانید تشکیل شده و معمولاً در استخراج طلا کاربرد دارد.
aurodiamine
آورودامین، یک ترکیب شیمیایی که در تحقیقات و صنایع شیمیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
auronal
آوری، به نور یا درخشش مختص به غروب یا حالت‌های خاص نوری گفته می‌شود.
aurophobia
آوروفوبیا، ترس غیر منطقی از طلا که ممکن است به اضطراب و رفتارهای اجتنابی منجر شود.
aurophore
آوروفور، مولکول‌هایی که توانایی حمل و انتقال یون‌های طلا را دارند و در نانو فناوری کاربرد دارند.
auroral
اورورال، مرتبط با پدیده‌های نوری در جو زمین که معمولاً در نواحی قطبی مشاهده می‌شود.
aurorally
به طور مرتبط با پدیده‌های اورورال یا نورهایی که در جو زمین ایجاد می‌شود.
aurore
اورور، به معنای سپیده‌دم یا روشنایی صبحگاهی.
aurorean
اورورال، مرتبط با صبح یا سپیده‌دم، به خصوص در توصیف مناظر.
aurorian
اورورال، به معنای تعلق به پدیده‌های نورانی که در آسمان شب رخ می‌دهد.
aurorium
اوروریوم، به معنای محل یا فضایی که در آن پدیده‌های اورورال مشاهده می‌شود.
aurotellurite
آوروتلوریت، مینرالی با ترکیب طلا و تلوریم که در طبیعت به ندرت یافت می‌شود.
aurothiosulphate
آوروثیوسولفات، ترکیبی شیمیایی حاوی طلا که در علوم پزشکی و داروسازی کاربرد دارد.
aurothiosulphuric
آوروثیوسولفوریک، نوعی اسید شیمیایی با ترکیب طلا و گوگرد که در تحقیقات علمی مورد توجه قرار دارد.
aurous
آوریوس، صفتی برای دو ارزش اکسیداسیون طلا که در شیمی به کار می‌رود.
aurrescu
آوررِسکو، نوعی رقص محلی و سنتی که در برخی مناطق رومانی اجرا می‌شود.
aurulent
آوریلنت، صفتی که به رنگ یا درخششی طلایی و گرم اشاره دارد.
aurum
آورم، کلمه‌ای از زبان لاتین که به طلا اشاره دارد و در شیمی برای نشان دادن عنصر طلا استفاده می‌شود.
aurums
آورم‌ها، جمع کلمه آورم به معنای طلا که به انواع مختلف طلا اشاره دارد.
aurung
آورنگ، اصطلاحی کمتر متداول که به طلا و یا آلیاژهای آن اشاره می‌کند.
aurure
آورور، واژه‌ای که به کیفیت درخشش و جذابیت طلا اشاره دارد.
auscult
صوت‌سنجی، عملی از گوش دادن به صداهای داخلی بدن به ویژه صداهای قلب و ریه‌ها.
auscultascope
آزمایش صوت‌سنجی، دستگاهی که به پزشکان اجازه می‌دهد تا صداهای داخل بدن را بشنوند.
auscultative
رویکردی در پزشکی که شامل گوش دادن به صداهای داخلی بدن برای تشخیص بیماری‌ها می‌شود.
auscultator
ابزاری که برای گوش دادن به صداهای داخلی بدن، به ویژه صداهای قلب و ریه‌ها استفاده می‌شود.
auscultatory
تکنیک و روش‌های مربوط به گوش دادن به صداهای داخلی بدن برای تشخیص بیماری‌ها.
auscultoscope
ابزاری تخصصی برای گوش دادن به صداهای داخلی قلب و ریه به طور دقیق‌تر.
ausform
به وجود آوردن یا ارائه ایده‌ها و تفکرات به شکلی ملموس یا عینی.
ausformed
خاصیت شکل‌گیری یا به وجود آمدن به صورت عینی یا ملموس.
ausforming
شکل دادن، به معنای ایجاد شکل یا فرم جدید برای یک ایده یا مفهوم.
ausforms
شکل‌ها یا فرم‌های مختلفی که برای ساخت چیزها استفاده می‌شود.
ausgespielt
بازی کردن و استفاده از تمام گزینه‌ها، یا احساس خستگی.
aushar
به نمایش گذاشتن یا نشان دادن، به ویژه مهارت‌ها یا استعدادها.
auslander
غیر بومی، شخصی که به کشور جدیدی می‌آید.
auslaut
صدا یا حرف پایانی یک کلمه در زبان‌شناسی.