eranist
ارانست، شخصی که به مکتب فکری خاصی که بر بنیاد گفتگو و همدلی تأکید دارد، تعلق دارد.
eranthemum
ارانتوم، گیاهی است زینتی که به خاطر گلهای زیبا و رنگارنگش پرورش داده میشود.
eranthis
ارانتیس، گیاهی است که معمولاً در اوایل بهار شکوفا میشود و طبیعی است در مکانی که بهار میرسد شروع به خروج میکند.
erasability
قابلیت پاکشدنی به ویژگی یک شیء اشاره دارد که به آسانی میتوان نوشته یا علامت آن را پاک کرد.
erasable
پاکشونده به معنی قابلیت پاک شدن یک شیء مانند قلم یا ماژیک اشاره دارد.
erasion
حذف یا از بین بردن، به ویژه اشاره به فرایند از بین بردن افکار یا احساسات منفی.
erasions
حذفها، عمل از بین بردن یا نادیده گرفتن مواردی.
erasmian
مربوط به اراسموس، فیلسوف و انسان گرای قرن شانزدهم، و تفکر وی.
erasmus
اراسموس، انسانگرای معروف و فیلسوف اهل هلند که در قرن شانزدهم زندگی کرد.
erastian
مربوط به اراستینیسم، نظریهای که ارتباط بین دولت و کلیسا را بررسی میکند.
erastianize
به عمل پیوستن یا تبدیل یک نهاد مذهبی به ساختار اراستینی.
erastus
اراستوس، نامی خاص و به عنوان نام افراد مختلف در تاریخ و متون دینی استفاده میشود.
erat
ایرات، اصطلاحی تخصصی که در رشتههای علمی خاص کاربرد دارد.
erato
ایراتو، الهه شعر عاشقانه در اساطیر یونانی.
erava
اراو، میتواند به مکانها یا مفاهیم مختلف اشاره کند که نیاز به توضیحات دقیقتر دارد.
erbia
اربیه، ممکن است به اصطلاح یا نام خاصی در زمینههایی خاص اشاره داشته باشد.
erbiums
اربیومها، عنصر شیمیایی که در فناوریهای جدید و تحقیقات علمی به کار میروند.
erd
ایرد به واحدهای اکولوژیکی اشاره دارد که با دقت زیستمحیطی تعریف شدهاند.
erdvark
آردوارک حیوانی شبزی و موریخوری است که بیشتر در آفریقا یافت میشود.
erebus
اروبوس در اساطیر به عنوان مانع بین زندگی و مرگ شناخته شده است.
erechtheum
ارختئون معبدی باستانی است که به شیوهای ویژه ساخته شده و معماری آن جالب توجه است.
erechtheus
ارختئوس در اساطیر بر پایه ایدههای آتن باستان و تاریخ محلی نبردهای اساطیری نماد پادشاهی است.
erechtites
ارختیتس سردهای از گیاهان است که به خانواده گل داوودی تعلق دارد و دارای ویژگیهای خاصی است.
erectable
قابل برپایی، به معنای توانایی برپا شدن یا نصب شدن.
erecter
نصب کننده، شخصی که سازهها را برپا میکند.
erecters
نصب کنندگان، جمعی از افرادی که سازهها را برپا میکنند.
erectility
قابلیت برپایی، توانایی یک چیز برای ایستادن یا برپا بودن.
erectilities
قابلیتهای برپایی، تواناییهای مختلف یک چیز برای ایستادن یا برپا بودن.
erective
برپا کننده، اشاره به چیزهایی که باعث برپایی یا ایستادن میشوند.
erectly
به صورت راست و مستقیم، بدون خم شدن یا کج شدن.
erectness
حالت راست و مستقیم، به ویژه در ارتباط با بدن یا ساختار.
erectopatent
وضعیت یا بیماری خاصی که در آن مشکل مربوط به راستای ساختارها وجود دارد.
erelong
به زودی، در یک زمان نه چندان دور.
eremian
به موجودات یا پدیدههایی اشاره دارد که تمایل به تنهایی دارند.
eremic
زندگی و معیشت در تنهایی و انزوا، معمولاً به منظور تفکر عمیق یا خلاقانه.
eremital
مربوط به یک زندگی یا جامعه در انزوا و دوری از اجتماع.
eremiteship
وضعیت و حالت زندگی به عنوان یک ارمیت، شامل کمبودن ارتباطات اجتماعی و تفکر عمیق.
eremitic
مربوط به زندگی ارمیتها؛ تأکید بر سکوت و جدایی از جامعه.
eremitical
رویکرد ارمیتیک در زندگی که به تلاشهای داخلی و تفکر عمیق توجه دارد.