اریترواسپلاستید به اندامک‌هایی در سلول‌های گیاهی گفته می‌شود که حاوی رنگدانه‌های قرمز هستند.

اریترپوئیتیک به فرآیندهایی اطلاق می‌شود که تولید گلبول‌های قرمز خون را تحریک می‌کنند.

اریترپسیا به حالتی اطلاق می‌شود که فرد رنگ قرمز را به عنوان رنگ اصلی تجربه می‌کند.

اریترپسین پروتئینی است که در شبکیه برخی جانداران برای بینایی رنگی به کار می‌رود.

اریترورکس به شکستن یا پارگی گلبول‌های قرمز خون اطلاق می‌شود.

اریترواسکوپ دستگاهی است که برای بررسی و مشاهده گلبول‌های قرمز خون به کار می‌رود.

اریترز یک قند ساده است که معمولاً در گیاهان و برخی منابع غذایی یافت می‌شود.

اریترواسیدریت، یک ماده معدنی نادر و خاص که به دلیل محتوای آهن و ویژگی‌هایش در زمین‌شناسی مورد توجه است.

اریترواستین، یک رنگدانه مصنوعی که به طور عمده در تحقیقات زیست‌شناسی و پزشکی به کار می‌رود.

اریترواسین، یک رنگ مصنوعی که به عنوان رنگ‌دهنده در صنایع غذایی و دارویی کاربرد دارد.

اریترواسینوفیل، نوعی از گلبول‌های سفید که به رنگ‌پذیری اریترواسین حساس هستند.

اریترواس، یک حالت بالینی که در آن پوست دچار قرمزی و التهاب می‌شود.

اریترواکسیلانه، خانواده‌ای از گیاهان که شامل انواع مختلف و خصوصیات دارویی است.

گیاهانی که به خانواده اریترکسیل تعلق دارند و برخی از آن‌ها خواص دارویی و روانگردان دارند.

ترکیب شیمیایی که از گیاهان خاصی به نام اریترکسیل به دست آمده و در مطالعات دارویی کاربرد دارد.

جنس گیاهی شامل گونه‌های مختلف که برخی از آن‌ها خواص محرک دارند.

یک جنس از گیاهان که به خاطر کاربردهای دارویی و سنتی در بهبود سلامتی شناخته شده‌اند.

آنزیمی که در برخی از واکنش‌های بیوشیمیایی رایج است و بر روی سلامت انسان تأثیر می‌گذارد.

معدنی کمیاب که به خاطر ویژگی‌های خاص و زیبایی‌اش مورد توجه قرار می‌گیرد.

اریترولوز یک کربوهیدرات ساده است که در زندگی روزمره و در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اریکس یک جنس از مارها است که به دلیل شیوه زندگی خاص و محیط زیست خود شناخته می‌شود.

اریزو به نوع خاصی از جوجه‌تیغی اطلاق می‌شود که معمولاً در مناطقی با آب و هوای خاص زندگی می‌کند.

ارکه یک رقص سنتی با حرکات خاص است که در مناسبت‌های فرهنگی اجرا می‌شود.

ارلیش به یک شکل خاص از صنایع دستی آلمانی اطلاق می‌شود که با توجه به سنت‌های قدیمی ایجاد می‌شود.

ارل کینگ یک شخصیت افسانه‌ای است که معمولاً به عنوان یک موجود شیطانی معرفی می‌شود.

ارلکین‌ها، موجودات افسانه‌ای در ادبیات آلمانی که به طور معمول به شیطنت و فریبندگی معروف هستند.

ارما، نامی است که در فرهنگ‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد و معمولاً با صفات مثبت ارتباط دارد.

ارماناریچ، پادشاهی از گوت‌ها که به خاطر فتوحات و رهبری‌اش در تاریخ شناخته می‌شود.

ارمانی، نام خانوادگی که در برخی فرهنگ‌ها و مناطق خاص رایج است.

ارمانریچ، نامی است که ممکن است در افسانه‌ها و داستان‌ها به کار رود و معمولاً با صفات خاصی ارتباط دارد.

ارمه، واژه‌ای نادر که ممکن است در زمینه‌های خاص به کار رود.

ارملین، نوعی راسو کوچک است که به خاطر خز زیبا و تغییر رنگ آن در فصل زمستان شناخته می‌شود.

ارمیلین به نوعی از پارچه یا لباس که ظاهری خاص و پیچیده دارد، اشاره دارد.

ارمینه به نوعی خز مرموز و مجلل اشاره دارد که در گذشته استفاده می‌شد.

ارمی‌نی به نوعی از پارچه نرم و گرم گفته می‌شود که معمولاً در لباس‌های زمستانی به کار می‌رود.

ارمینت به نوعی خز یا لوازم جانبی بافته شده از خز اشاره دارد.

ارمینه کردن به عمل استفاده از خز ارمی برای زیبایی و ظرافت به لباس اشاره دارد.

ارمینیت‌ها نوعی حشره کوچک با رنگ‌های متنوع هستند که معمولاً در محیط‌های طبیعی پیدا می‌شوند.

ارمیت به فردی اطلاق می‌شود که در تنهایی زندگی می‌کند و معمولاً از اجتماعات دوری می‌کند.

ارمیتوفوبیا به ترس غیرمنطقی از تنهایی یا انزوا اشاره دارد.