ghostless
بدون شبح، به حالتی اشاره دارد که هیچ ارواحی در آن مکان وجود ندارد.
ghostlet
شبح کوچک، به یک موجود غیرطبیعی کوچک که معمولاً خصیصههای شیطنتآمیز دارد، اشاره دارد.
ghostlify
شبحی کردن، به فرآیند افزودن عناصر شبحوار یا غیرطبیعی به آثار هنری یا داستانها اشاره دارد.
ghostlike
شبحمانند، به حالتی اشاره دارد که شبیه به یک شبح یا روح است و اغلب حس ترس یا رازآلودی را منتقل میکند.
ghostlikeness
شبهروح بودن به معنای ویژگی یا حالتی است که شبیه به روح به نظر میرسد، و معمولاً در موقعیتهای ترسناک یا رازآلود استفاده میشود.
ghostlily
گل شبروشن، نوعی گل است که به دلیل رنگ و ظاهری خاص و معمولاً ترسناک به نام «شبح» نیز شناخته میشود.
ghostliness
شبحماندی به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که به روح یا چیزهای غیرمادی شباهت دارد و احساس ترس و رمز و راز را القا میکند.
ghostmonger
شبحفروش به شخصی اطلاق میشود که داستانها یا افسانههای مرتبط با ارواح را میگوید یا میفروشد، و معمولاً در فرهنگهای سنتی یا شهرهای تاریخی وجود دارد.
ghostology
شبحشناسی به معنای بررسی و مطالعه موارد مربوط به ارواح و پدیدههای غیرطبیعی است.
ghostship
کشتی شبح به کشتیای اطلاق میشود که ظاهری مرموز و غیبی دارد و معمولاً در افسانهها و داستانهای دریایی دیده میشود.
ghostweed
روحچشم، نوعی گیاه است که معمولاً در مناطق خاصی رشد میکند و به آن ویژگیهای خاصی نسبت داده میشود.
ghoulery
غولآوری، به محلی اطلاق میشود که معمولاً در داستانها با غولها و موجودات ترسناک مرتبط است.
ghoulie
غولکی، به موجوداتی اشاره دارد که به طور معمول در داستانهای ترسناک حضور دارند و ویژگیهای ترسناکی دارند.
ghoulishly
به طور غولآسا، به شیوهای که طرز رفتار یا احساسی ترسناک و آزاردهنده را نشان میدهد.
ghoulishness
غولآسا بودن، به صفتی اطلاق میشود که به شیوهای وحشتناک یا آزاردهنده توصیف میشود.
ghrush
غروش، اصطلاحی است که در افسانههای محلی معنای خاصی دارد.
ghurry
ghurry نوعی بازی گروهی است که معمولاً در فضای باز انجام میشود و در آن افراد به شیوهای رقابتی مشغول میشوند.
ghuz
ghuz به معنای اوضاع را نادیده گرفتن و یا فرار از حقیقت است.
gyal
gyal به معنای انسان یا دختر و معمولاً به صورت غیررسمی استفاده میشود.
giallolino
giallolino نام یک گل خاص با رنگ خاص است.
giambeux
giambeux به معنای خاص و غیرمتعارف در هنر و طراحی است.
giansar
giansar به معنای پیشنهاد یا راه حلی جدید و غیرعادی است.
giantesque
غولپیکر، مشخصهای که ابعاد و ویژگیهای بزرگ و عمده را نشان میدهد.
gianthood
غولپیکری، کیفیت یا وضعیت داشتن ویژگیهای یک غول.
giantish
غولگونه، به معنای داشتن ویژگیهای غولمانند.
giantisms
غولپیکریها، ویژگیها یا خصایص مربوط به غولها.
giantize
غولکردن، تبدیل کردن چیزی به شکل یا حالت غول مانند.
giantkind
غولنوع، گروهی از موجودات که ویژگیهای غول را دارند.
giantly
به طور بزرگ، با عظمت و بزرگی انجام دادن کاری.
giantlike
شبیه به غول، با اندازه یا قدرتی فوقالعاده.
giantlikeness
شبه غول بودن، حالتی که چیزی شبیه به غول به نظر میرسد.
giantry
حالت یا کیفیت عظمت، به ویژه در اشاره به اشیاء یا موجودات بزرگ.
giantship
کشتیای بزرگ و عظیم، معمولاً با ظرفیت حمل بالای بار یا مسافر.
giardia
جیاردیا، نوعی انگل که باعث عفونت روده و اسهال میشود.
giarra
جیرا یک نوع سفال یا ظرف باستانی است که در ایتالیا ساخته میشود.
giarre
جیرا نوعی فنجان یا ظرف در فرهنگ ایتالیایی است.
gyarung
گیارنگ به معنای نوع خاصی از هنر یا عکاسی با رنگهای شاداب است.
gyascutus
گیاسکوتوس یک موجود خیالی است که در افسانهها و داستانهای محلی دیده میشود.
gyassa
گیاسا نوعی رقص سنتی بوده که در مراسم مختلف اجرا میشود.
gibaro
گیبارو به نوعی موسیقی خاص ارجاع دارد که معمولاً در نواحی خاص اجرا میشود.