hematologist
هماتولوژیست به پزشک متخصصی اشاره دارد که در زمینه بیماری‌های خونی فعالیت می‌کند.
hematologists
هماتولوژیست‌ها به گروهی از پزشکان متخصص در زمینه بیماری‌های خونی اطلاق می‌شود.
hematomancy
هماتومانسی به هنر یا علم پیشگویی با استفاده از خون اشاره دارد.
hematometer
هماتومتر دستگاهی است که برای اندازه‌گیری ویژگی‌های خاص خون طراحی شده است.
hematometra
هیماتومترا به تجمع خون در رحم اشاره دارد که ممکن است به دلیل عفونت یا انسداد رخ دهد.
hematometry
هماتومتری به فرآیند اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل اجزای مختلف خون اشاره دارد.
hematomyelia
هماتومیلیا به وجود خون در بافت‌های نخاعی به دلیل آسیب یا خونریزی اشاره دارد.
hematomyelitis
هماتومیلیت به التهاب در بافت نخاعی که به خونریزی مرتبط است اشاره دارد.
hematomphalocele
هیماتومفالوسل به فتق نافی اطلاق می‌شود که در آن کیسه‌ای پر از خون در ناحیه ناف وجود دارد.
hematonephrosis
هماتونفروز به تجمع خون در داخل کلیه‌ها اشاره دارد.
hematonic
هماتونیک به موادی اطلاق می‌شود که به افزایش سطح هموگلوبین و بهبود تولید خون کمک می‌کنند.
hematopathology
هماتوپاتولوژی به بررسی بیماری‌های خونی و علت‌ها و آثار آن‌ها بر روی بدن می‌پردازد.
hematopericardium
هماتوپرکاردی به جمع شدن خون در فضای پریکاردی اطلاق می‌شود که می‌تواند به مشکلات جدی قلبی منجر شود.
hematopexis
هماتوپکسس به پروسه‌ای اطلاق می‌شود که در آن خون از بدن حذف می‌شود، معمولاً بخاطر دلایل پزشکی.
hematophyte
هماتوفیت به گیاهانی گفته می‌شود که در محیط‌های دارای غلظت بالای خون یا مشابه آن رشد می‌کنند.
hematophobia
هماتوفوبیا به ترس غیر منطقی از خون یا دیدن خون اشاره دارد، که می‌تواند به رفتارهای اجتنابی منجر شود.
hematoplast
هماتوپلاست، پیش‌ساز سلول‌های خونی که در روند تولید خون نقش دارد و به رشد و توسعه سلول‌های خونی کمک می‌کند.
hematoplastic
هماتوپلاستیک، صفتی که به مواد و فرآیندهای مرتبط با تولید سلول‌های خونی اشاره دارد.
hematopoietic
هماتوپوئتیک، مرتبط با تولید و تشکیل سلول‌های خونی، به ویژه سلول‌های بنیادی که به تولید خون کمک می‌کنند.
hematopoietically
هماتوپوئتیک به معنای عملکرد و فرآیندهای مرتبط با تولید و تشکیل سلول‌های خونی است.
hematoporphyria
هماتوپورفیری، اختلالی که در آن تولید رنگدانه‌های خونی به‌طور غیرطبیعی صورت می‌گیرد و ممکن است باعث بروز علائم غیرمعمول شود.
hematoporphyrin
هماتوپورفیرین، ترکیبی است که در زمینه‌های پزشکی، به ویژه در تصویربرداری، استفاده می‌شود.
hematoporphyrinuria
هماتوپورفیرینوری، وجود هماتوپورفیرین در ادرار است که می‌تواند نشان‌دهنده اختلالات خاصی باشد.
hematorrhachis
هماتوراخی به خونریزی در نواحی surrounding کانال نخاع اشاره دارد و می‌تواند به آسیب‌های جدی منجر شود.
hematorrhea
هماتوره، ترشح خون از راست روده است که می‌تواند نشانه‌ای از بیماری‌های گوارشی باشد.
hematosalpinx
هماتوسالپینکس، وجود خون در لوله‌های فالوپی است که می‌تواند به دلیل عفونت یا آسیب رخ دهد.
hematoscope
هماتوسکوپ، ابزاری است که برای بررسی و تحلیل نمونه‌های خون به کار می‌رود.
hematoscopy
هماتوسکوپی، فرایند مطالعه میکروسکوپی خون برای تشخیص بیماری‌ها است.
hematose
هماتوئوز به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن تغییرات خاصی در خون ایجاد می‌شود.
hematosepsis
هماتوئوزپسیس به عفونت شدید در خون اطلاق می‌شود که می‌تواند خطرناک باشد.
hematosin
هماتوئوزین رنگدانه‌ای در خون است که به گلبول‌های قرمز رنگ می‌دهد.
hematosis
هماتوئوز به فرآیند تولید و تشکیل خون در بدن اشاره دارد.
hematospectrophotometer
هماتوئوزپکتروفوتومتر دستگاهی است که برای اندازه گیری غلظت اجزای مختلف خون استفاده می‌شود.
hematospectroscope
هماتوئوزپکتروسکوپ ابزاری است که برای بررسی نمونه‌های خون و تحلیل ویژگی‌های آن استفاده می‌شود.
hematospermatocele
هماتوسپردموکله به جمع شدن خون در کیست های سیستم تولید مثل مردان اشاره دارد.
hematospermia
هماتوسپرمی به وجود خون در مایع منی اشاره دارد که ممکن است ناشی از مشکلات پزشکی باشد.
hematostibiite
هماتواستیبییت به عنوان یک ماده معدنی شناخته می‌شود که شامل آنتیموان است و ممکن است در صنعت کاربرد داشته باشد.
hematotherapy
هماتوتراپی به درمان‌هایی اطلاق می‌شود که از محصولات خونی استفاده می‌کنند.
hematothermal
هماتوهارمال به دما و تنظیم دمای خون اشاره دارد.
hematothorax
هماتوتوراکس به جمع شدن خون در حفره قفسه سینه اشاره دارد.