روش جراحی که در آن ایلیوم به روده بزرگ متصل می‌شود.

جراحی که در آن برشی در ایلیوم و روده بزرگ ایجاد می‌شود.

آخرین بخش روده کوچک که وظیفه جذب مواد مغذی را دارد.

روش جراحی که در آن ایلیوم به روده بزرگ سیگموئیدی متصل می‌شود.

ایلئوتومی، یک عمل جراحی است که در آن قسمتی از روده باریک برداشته می‌شود.

ایلیست، مدت زمان یا رویدادهایی مرتبط با روده باریک.

ایلیوز، وضعیت پزشکی است که در آن روده مسدود می‌شود.

ایلیا، یک نام مردانه است که در زبان‌های مختلف کاربرد دارد.

ایلیاد، یک شعر حماسی به زبان یونانی است که داستان جنگ تروآ را روایت می‌کند.

ایلیادیک به جنبه‌ها و ویژگی‌های مرتبط با ایلیاد اشاره دارد.

ایلیادشناس، شخصی که به مطالعه و تحلیل ایلیاد و آثار مشابه ادبی می‌پردازد.

ایلیادیزه کردن، به سبک حماسی و با عظمت کردن یک داستان یا روایت.

ایلیادها، متون حماسی که داستان‌های قهرمانی را روایت می‌کنند.

ایلیاهی، به لحظات یا الهام‌هایی اطلاق می‌شود که احساسات عمیق و معنوی را برمی‌انگیزد.

ایلیال، مرتبط با ناحیه‌ای در بدن که به استخوان‌های خاصی اشاره دارد.

ایلیان، اشاره به گویش یا ویژگی‌های خاص زبانی در مناطق خاص.

ایلیا، نام نوعی درخت بومی در هاوایی است که به خاطر ویژگی‌های خاصش به‌عنوان یک گیاه منحصر به فرد شناخته می‌شود.

ایلیکاسته، خانواده‌ای از گیاهان گل‌دار است که شامل گیاهانی مانند هولی می‌شود که در نقاط مختلف دنیا شناخته شده‌اند.

ایلیکاسه، مربوط به گیاهانی است که متعلق به خانواده ایلیکاسته هستند و معمولاً دارای ویژگی‌هایی خاص می‌باشند.

ایلیکیک به ویژگی‌های خاص برخی گیاهان اشاره دارد که به اوضاع زیست‌محیطی متفاوت سازگار هستند.

ایلیسین، ترکیبی است که از گیاهان خانواده ایلیکاسته به دست می‌آید و در تحقیقات علمی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

ایلیما، گیاهی است که به خاطر زیبایی و کاربردش در جشن‌ها و مراسم محلی در هاوایی مشهور است.

منطقه‌ای در بدن که در آن اتصال بین استخوان‌های ایلیوم و کُرد وجود دارد.

نام یک عضله در بخش ایلیوم که به حرکت کمک می‌کند.

عضلاتی که بین ایلیوم و استخوان دنبالچه متصل هستند و در تقویت ناحیه لگن نقش دارند.

عضله‌ای در کف لگن که به پشتیبانی از ساختارهای داخلی کمک می‌کند.

نامی برای ساختارهای مرتبط با ناحیه ایلیوم و استخوان دنبالچه.

عضلاتی که به دنده‌ها متصل هستند و در حرکات تنفسی نقش دارند.

موسل های ایلیوکاستالی، گروهی از عضلات در ناحیه کمر که به حرکات جانبی و چرخشی کمک می‌کنند.

عضله ایلیوکاستالی، جزئی از گروه عضلات کمر که در حرکات کششی و انعطاف‌پذیری نقش دارد.

ایلیودورسال، عضله‌ای که در ناحیه کمر و لگن فعالیت دارد.

لیگامان ایلیوفمورال، ساختاری در مفصل لگن که ثبات و حمایت فراهم می‌آورد.

عصب ایلیوهیپوکاستریک، عصب حیاتی برای حس و حرکت در ناحیه تحتانی شکم.

عصب ایلیواینگوئینال، عصب مرتبط با حس ناحیه کشاله ران و قسمت تحتانی شکم.

رباط ایلیوشیاق، رباطی است که بین دو استخوان ایلیوم و ایشیوم در لگن قرار دارد.

عصب ایلیوشیاتیک، به عصب‌هایی اطلاق می‌شود که به نواحی ایلیوم و ایشیوم مرتبط هستند و ممکن است دردهایی را در نواحی تحتانی بدن ایجاد کنند.

شریان و رباط ایلیولومبار، اجزای آناتومیکی هستند که به ناحیه پایین کمر و لگن کمک می‌کنند.

ایلیون، استخوان بزرگ و کلیدی در ساختار لگن است که به آن شکل و ثبات می‌دهد.

خط ایلیوپکتینئال، خطی در لگن است که به تعیین و شناسایی نواحی دیگر کمک می‌کند.

ناحیه ایلیوپلیک به ناحیه‌ای از بدن اطلاق می‌شود که شامل ایلیوم و لگن می‌شود.