لالانگ، نوعی چمن بلند که در مکان‌های مرطوب رشد می‌کند.

لالاقی، منطقه‌ای با فرهنگی غنی و تاریخ‌های قدیمی.

لالیوفوبیا، ترس یا اضطراب از صحبت کردن یا بیان خود در جمع یا شرایط دیگر است.

لال، هجاهایی است که به صورت غیر کلامی برای آرامش یا سرگرمی دیگران استفاده می‌شود.

لالن، اسم خاصی است که به شخصیت‌های قصه یا داستان‌های محلی اطلاق می‌شود.

لالند، منطقه‌ای خیالی یا واقعی است که به خاطر زیبایی‌های طبیعی‌اش شناخته می‌شود.

لالاندها، ناحیه‌ای جغرافیایی مشخص است که در آن انواع خاصی از جانداران و گیاهان زندگی می‌کنند.

لالاپالوza، رویدادی شگفت‌انگیز و پر جنب و جوش با موسیقی و سرگرمی.

کلمه‌ی لال به معنای پر کردن یا آراستن با رنگ یا طرح می‌باشد.

واژه‌ی لالی به معنای بی‌تاب یا مضطرب در حرکات است.

عملیات ایجاد خنده و شادی، مخصوصاً در جمع‌ها.

جمع شدن و فعالیت کردن با یکدیگر به ویژه در زمان فراغت.

به معنای داشتن ویژگی جذاب یا شگفت‌انگیز در صدا یا رفتار.

نوعی اختلال روحی که شامل تفکر زیاد و اضطراب بی‌مورد است.

لالوپاتی، اختلالات گفتاری که بر توانایی فرد در صحبت کردن تأثیر می‌گذارد.

لالوپاتی‌ها، انواع اختلالات گفتاری که ممکن است دارای علل و ویژگی‌های مختلفی باشند.

لالو فوبیا، ترس از صحبت کردن یا بیان شدن در جمع، که می‌تواند به اضطراب اجتماعی منجر شود.

لالوپلژی، نوعی فلجی که تأثیر مستقیم بر توانایی سخن گفتن دارد.

لاماییک، مربوط به لاماها و آموزه‌های معنوی آن‌ها در فرهنگ‌های بودایی.

لامایست، مربوط به پیروان لاماها و روش‌های آموزه‌های معنوی آنان.

لاماایستیک مربوط به فلسفه و آموزه‌های مذهبی لاماهاست که بر مفاهیم معنوی و اخلاقی تأکید دارد.

لاماایت به نحوه یا جامعه‌ای اشاره دارد که تحت تأثیر آموزه‌ها و سنت‌های لامایی قرار دارد.

لامانی به دیدگاه‌ها و باورهای مرتبط با آرامش داخلی و روحانیت اشاره دارد.

لامانیسم به سیستم اعتقادات و اصولی اطلاق می‌شود که بر اساس آموزه‌های لامایی بنا شده است.

لامانیته به رویکردی که مفهوم‌های اخلاقی و روحانی را در نظر می‌گیرد، اشاره دارد.

لامانو به افرادی اطلاق می‌شود که با اصول لاما مرتبط هستند و بر اساس آنها زندگی می‌کنند.

لامانتین، یک گونه‌ بزرگ از پستانداران آبی است که در آب‌های شیرین و مناطق ساحلی زندگی می‌کند.

لامارکی، نسل معینی از گیاهان علفی است که در مناطق خاصی رشد می‌کند.

لامارکیسم، نظریه‌ای در مورد وراثت ویژگی‌ها که به این ایده اشاره دارد که تغییرات ایجادشده در زندگی یک موجود می‌توانند به نسل‌های بعدی منتقل شوند.

لاماساری، محل یا مکان تجمع راهبان بودایی برای عبادت و تعلیمات است.

لاماستری، محلی برای مطالعه و تمرین تعالیم مذهبی به همراه نگهداری متون مقدس است.

لامبا، رقصی سنتی و فرهنگی است که معمولاً در جشن‌ها و مراسم‌های خاص اجرا می‌شود.

لمبک، نوعی گوسفند با ویژگی‌های خاص و مناسب برای دامپروری.

لامبادی، به گروهی از مردم قبیله‌ای اطلاق می‌شود که فرهنگ و سنت‌های خاص خود را دارند.

لمبال، شیئی که در مراسم‌های خاص و سنتی کاربرد دارد.

لمبداسیزم، پدیده‌ای در زبان‌شناسی که به تلفظ خاص یک صدا اشاره دارد.

لمبیدو، دستگاهی برای اندازه‌گیری و تحلیل الکتریسیته.

لمبیدوئید، ساختاری خاص که در برخی حیوانات وجود دارد.

لمباو، نام استادیومی در ویسکانسین آمریکا که برای بازی‌های فوتبال آمریکایی معروف است.

فروغ ملایم یا درخشش نرم، معمولاً در مورد نور یا روشنایی به کار می‌رود.