linyphia
لینیفیا، یک جنس از عنکبوت‌ها که در دسته عنکبوت‌های کوچک قرار می‌گیرد.
linyphiid
لینیفیید، خانواده‌ای از عنکبوت‌ها که شامل گونه‌های کوچک می‌شود.
linyphiidae
لینیفییدا، خانواده‌ای از عنکبوت‌ها که شامل گونه‌های متعدد می‌شود.
linitis
لینیت، عارضه‌ای پزشکی که به التهاب روده‌ها اشاره دارد.
linja
لینجا، به معنای خط یا زنجیره، می‌تواند به مفهوم مسیر یا جهت نیز اشاره داشته باشد.
linje
لینجه، معمولاً به معنای خط یا زنجیر در زبان‌های نروژی و سوئدی استفاده می‌شود.
linkboy
لینک‌بو، به فردی گفته می‌شود که در گذشته وظیفه راهنمایی و روشن کردن مسیر را بر عهده داشت.
linkboys
لینک‌بوها، افرادی بودند که به‌ویژه به عنوان راهنما و محافظ در شب‌ها فعالیت می‌کردند.
linkedit
لینک ادیت به فرآیند ویرایش یا به‌روزرسانی لینک‌ها اشاره دارد.
linkedited
لینک ادیت شده، به سندی اشاره دارد که ویرایش لینک‌های آن انجام شده است.
linkediting
ویرایش لینک، عمل اصلاح و بهبود لینک‌ها در متون نوشته شده است.
linkeditor
ویرایشگر لینک فردی است که مسئول ویرایش و بهبود لینک‌ها در متون می‌باشد.
linkeditted
ویرایش لینک شده به معنای اصلاح و بهبود لینک‌ها در متون یا وب‌سایت‌ها است.
linkeditting
عمل ویرایش لینک، فرآیند اصلاح و بهبود لینک‌ها در متون است.
linkedness
پیوندی بودن یا وجود ارتباطات و روابط بین موارد مختلف.
linkier
دارای لینک‌های بیشتر، به ویژه در متون یا وب‌سایت‌ها.
linkiest
پرپیوندترین، صفتی است که بیانگر بیشترین میزان پیوند، ارتباط یا لینک در اطلاعات یا منابع است.
linksman
مرد پیوند، به ویژه در ورزش گلف، به معنی فردی است که در بازی در زمین‌های گلف با لینک‌های مختلف مهارت دارد.
linksmen
مردان پیوند، به گروهی از افراد گفته می‌شود که در زمینه‌های خاصی مانند گلف تخصص دارند.
linksmith
لینک‌ساز، به کسی گفته می‌شود که در ایجاد و مدیریت ارتباطات و لینک‌ها در فضای دیجیتال یا اطلاعاتی تخصص دارد.
linkster
لینک‌استر، اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به کسی است که به ایجاد، به اشتراک‌گذاری و استفاده از لینک‌ها و ارتباطات آنلاین می‌پردازد.
linkworks
لینک‌کارها، اشاره به مجموعه‌ای از پیوندها یا ارتباطات است که برای اهداف خاصی ایجاد شده‌اند.
linley
لینلی، نام خانوادگی، به طور معمول مورد استفاده در انگلستان.
lynn
لین، نامی معمول برای دختران، معمولا در کشورهای انگلیسی‌زبان.
linnaea
لیننا، گل ناز و خوشبو، نام یک گل در طبیعت.
linnaeanism
لینائیسم، مکتب فکری مبتنی بر طبقه‌بندی علمی موجودات زنده.
linnaeite
لینائیت، نوعی ماده معدنی، معمولاً در زمین‌شناسی به کار می‌رود.
linne
لینه، نام یک گیاه‌شناس مشهور که در مطالعه گیاهان شناخته شده است.
lynne
لین نامی است که برای زنان به کار می‌رود و به معنی بلندی و درخشش می‌باشد.
linneon
لینوئوم نوعی کفپوش است که از جنس مواد طبیعی ساخته می‌شود.
lynnette
لینت یک نام زنانه است که به معنی زیبا و دوست داشتنی می‌باشد.
lynnhaven
لینهاون نام محله‌ای در ایالت ویرجینیای آمریکا است.
linolate
لینوئل یک ترکیب شیمیایی است که در ساخت لوازم آرایشی و بهداشتی استفاده می‌شود.
linoleic
اسید لینولئیک یک اسید چرب ضروری است که برای عملکرد صحیح بدن لازم است.
linolein
لینولین، نوعی چربی است که در برخی از روغن‌ها، به ویژه روغن‌های گیاهی موجود است و در صنایع غذایی و دارویی کاربرد دارد.
linolenic
اسید لینولنیک، اسید چرب اساسی است که برای سوخت و ساز بدن و عملکرد مناسب قلب ضرورت دارد.
linolenin
لینولنین، نوعی ترکیب شیمیایی است که در روغن‌های گیاهی وجود دارد و به عنوان منبع اسید چرب ضروری شناخته می‌شود.
linolic
اسید لینولیک، چربی غیر اشباعی است که به سلامت قلب کمک می‌کند.
linolin
لینولین، ترکیبی است که در محصولات آرایشی به عنوان مرطوب‌کننده به کار می‌رود.
linometer
لینومتر، ابزاری برای اندازه‌گیری طول دقیق در علوم و مهندسی است.